سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به نام خداوند بخشنده و مهربان

معاون فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها گزارشاتی هر چند خرد و پراکنده درباره ظهور شیطان پرستی در برخی فضاهای دانشگاهی را تایید کرد و با طرح انتقاد نسبت به مدیران برخی دانشگاهها خواستار رصد پدیده هایی از جنس شیطان پرستی شد.

حجت الاسلام داوود رنجبران در گفتگو با خبرنگار مهر درباره کم و کیف "پدیده شیطان پرستی در دانشگاهها" گفت: درباره مبحث شیطان پرستی در خوابگاههای دانشجویی به صورت بسیار خرد گزارشات بسیار پراکنده ای داشته ایم که این گزارشات آن قدر جدی نیستند که بگوییم جریانی در این حوزه در دانشگاهها شکل گرفته است.

وی افزود: خوشبختانه جریان غالب در دانشگاهها همان فضای خوبی است که دانشجویان ارزشی آن را شکل می دهند. افرادی نیز که به دنبال پدیده هایی مانند شیطان پرستی می روند مانند میکروب و ویروس هایی هستند که در سطح جامعه پراکنده شده اند و ممکن است در هر جایی حضور داشته باشند.

معاون فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها خاطرنشان کرد: برخی گزارشات خرد و پراکنده درباره ظهور شیطان پرستی در برخی فضاهای دانشگاهی دلیل بر این نمی شود که بگوییم دانشگاهها به این سمت و سو تمایل پیدا کرده اند اما جای نگرانی نیز وجود دارد و باید با برنامه ریزی نسبت به این مسئله برخورد صورت گیرد.

نوع شیطان پرستی در برخی دانشگاهها

رنجبران با بیان اینکه در سطح دانشگاهها در مقیاسی کوچکتر نسبت به جامعه با پدیده شیطان پرستی روبرو هستیم به مهر گفت: چیزی که در سطح دانشگاهها به صورت بسیار محدود اتفاق افتاده حضور بخشی از این افراد با نمادهایشان در سطح برخی دانشگاههای خاص است.

به گفته رنجبران، حضور شیطان پرستی در کشور در قالب حضور نمادهای شیطان پرستی است که این نمادها در حوزه لباس، موسیقی، رفتارهای اجتماعی، فیلم، آلات تزئینی مانند انگشتر و حلقه های گوشواره ای، خوراکی های غیر مجاز و ... قابل یافت است.

معاون فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها به مهر گفت: اگر از افراد استفاده کننده از نمادهای شیطان پرستی سئوال شود که آیا مبانی اعتقادی شیطان پرستی را با فکر، تامل و تعقل بررسی و انتخاب کرده اند بسیاری از آنها پاسخ منفی می دهند. لباس هایی که دنباله روهای شیطان پرستی می پوشند حکایت از یک نوع جهان بینی می کند اما کسی که آنها را می پوشد آیا آن جهان بینی را قبول دارد یا خیر. برای پاسخ به این سئوال هنوز جای تامل است و نمی توان قاطعانه گفت در کشور ما برخی آگاهانه به دنبال نمادهای شیطان پرستی رفته اند.

وی افزود: افرادی که در کشور ما از نمادهای شیطان پرستی استفاده می کنند خیلی به مبانی آن توجه ندارند و صرفا بخاطر اینکه امر جدیدی است به سوی این نمادها تمایل پیدا کرده و حتی به عنوان پدیده جدیدی که تحت عنوان یک "مد" وارد کشور شده است تبلیغ و توصیه نیز می کنند. از طرفی آن قدر این نمادها در برخی حوزه ها به طور مخفیانه و در عین حال گسترده وارد کشور می شود که بسیاری افراد متوجه نیستند که نمادهای شیطان پرستی را با خود حمل می کنند و متوجه نیستند که دارند مشوق بسیاری از افرادی می شوند که با سوداگری این وسایل را وارد کشور می کنند.

اجاره سالن در چند دانشگاه به شیطان پرستها

معاون فرهنگی نهاد نمایندگی رهبر معظم انقلاب در دانشگاهها درباره نتایج برخی بررسیها درباره نحوه حضور عوامل شیطان پرستی در دانشگاهها به مهر گفت: بررسیها نشان می دهند که بخشی از افرادی که خود را دنباله روی شیطان پرستی می دانند در قالب گروههای موسیقی برای اجاره کردن تالارها و فضاهای داخل دانشگاه با برخی مدیران دانشگاه هماهنگی کرده و از این محیط ها استفاده کرده و برنامه موسیقی ترتیب داده و هوادارانشان نیز در این برنامه ها حضور پیدا کرده اند.

وی افزود: مدیری که چنین سالنی را در اختیار یک گروه موسیقی خارج دانشگاه قرار داده است قطعا آگاه نبوده که سالن را به یک گروه شیطان پرست اجاره می دهد. اگر می دانست هرگز چنین کاری نمی کرد. لذا مدیران دانشگاهها باید نسبت به این موارد آگاه باشند اما متاسفانه این اتفاق در چند دانشگاه کشور رخ داده است. البته سعی شد اطلاع رسانی لازم در این زمینه صورت گیرد و حساسیت لازم نسبت به پدیده شیطان پرستی برای مدیران دانشگاهها بوجود آید.

حجت الاسلام رنجبران تاکید کرد: وقتی به مسئله شیطان پرستی توجه نکنیم شاهد خواهیم بود که این گروهها می آیند و در دانشگاههای معتبر کشور با اجاره کردن سالن های آمفی تئاتر اقدام به جمع آوری افراد و گروهها و هوادارانشان می کنند. این جای نگرانی دارد. البته با رویکرد خوبی که وزارت علوم و دستگاههای آموزش عالی کشور و به واسطه هماهنگی خوبی که بین این مجموعه ها وجود دارد می توان با این بحث ها مقابله کرد و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها نیز در این زمینه کمک می کند.

معاون فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها خاطرنشان کرد: تصور می کنیم اگر این مباحث به طور جدی روی میز قرار گیرد و وضعیت دانشگاهها را در این مباحث رصد کنیم می توانیم نتایج مناسبی را برای رفع این معضلات بگیریم.

متولیان فرهنگی کشور نباید از شیطان پرستی غافل باشند

وی خطاب به متولیان فرهنگی کشور تاکید کرد: متولیان فرهنگی در کشور نباید از آسیبهای فرهنگی مطرح غافل باشند. شیطان پرستی در کشور ما یک آسیب فرهنگی است. حتی یک فرهنگ هم نیست که بخواهیم به طور جدی درباره اش صحبت کنیم چرا که یک فرهنگ عمومی در کشور نشده و در حد یک آسیب فرهنگ است بنابراین آنقدر مهم نیست که بر روی آن سرمایه گذاری جدی کنیم. اما این به معنای غفلت از آن نیز نیست چرا که این حوزه می تواند برای طیف خاصی در جامعه جوان کشورمان بسیار ضربه زننده باشد.

رنجبران افزود: پدیده هایی مانند شیطان پرستی پدیده هایی جدید هستند و به این سادگی نیز شناخته نمی شوند. خانواده ها و حتی متخصصان و اهل فن نیز اطلاع کافی از آن ندارند. بنابراین در وهله اول باید نخبگان جامعه نسبت به آن آگاهی پیدا کنند. در فضای عمومی، اساتید در حوزه ها و دانشگاهها، افراد موثر و خواص جامعه باید نسبت به این پدیده به اندازه خودش آشنایی و اطلاعات کافی داشته باشند. خانواده ها باید نسبت به این مسئله آگاهی پیدا کنند و فیلم، موسیقی یا یک بازی رایانه ای که استفاده می کنند را بررسی کنند و به فرزندان هشدارهای لازم را بدهند.

به اعتقاد معاون فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، در سطح آموزش و پرورش باید معلمان و مدیران مدارس نسبت به مسائلی از قبیل نمادهای شیطان پرستی آگاهی لازم را داشته باشند و سعی کنند جوانها به این سمت و سو کشیده نشوند.

آموزش شیطان پرستی در برخی فیلمهای صدا وسیما

رنجبران خواستار دقت بیشتر رسانه ملی و سایر رسانه های کشور در عرضه محصولات فرهنگی شد و به مهر گفت: در بسیاری موارد فیلم هایی که در صدا و سیما پخش می شود شیطان پرستی آموزش داده می شود و آن فردی که ناظر پخش این فیلم است متوجه نیست که یکی از مراسمات شیطان پرستی را به جامعه تحویل می دهد.

معاون فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها تاکید کرد: افرادی که به دنبال نمادهای شیطان پرستی رفته اند در یک مرحله سعی کرده اند به حالت تفننی وارد این فضا شوند اما این فضا به حالت تفننی خلاصه نمی شود چرا که اگر کنترل نشود به حوزه رفتارهای اجتماعی سرایت می کند و از حوزه رفتارهای اجتماعی به عرصه پذیرش جهان بینی می رسد.

موسیقی یکی از اصلی ترین تابلوهایی شیطان پرستان در کشور است

رنجبران افزود: یکی از اصلی ترین تابلوهایی که شیطان پرستان در کشور ما دارند موسیقی هایی است که استفاده می کنند که یکی از اصلی ترین این موسیقی ها Black Metal است و نماد آنها است که یک جهان بینی در پشت سر آن وجود دارد و مفاهیمی را ترویج می کند. این موسیقی تنها ابزاری است که بسیاری از افراد در کشور ما به آن توجه دارند و دارند به سمت آن تمایل پیدا می کنند. این درحالی است که شاید این موسیقی را بسیاری از جوانان کشور نمی شناسند لذا باید به مبانی موسیقی از حیث جهان بینی نیز توجه شود.

وی در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: شیطان پرستی در کشورمان به نحوی که در غرب وجود دارد نیست هر چند که نماد و رفتارش را تا یک حدی داریم. باید نگران باشیم چرا که اگر این مباحث به طور جدی نقد و بررسی و ریشه یابی نشوند و به علل بوجود آمدن و گسترش آن در سطح جامعه توجه نشوند دچار مشکل می شویم.


ارسال شده در توسط mohammad


در حال حاضر شیطان پرستی در مرحله انتقال و گسترش نماد ها قرار دارد تا زمینه را برای گسترش ایدئولوژی فراهم کند. متاسفانه ما امروز شاهد این هستیم که این نماد ها در فیلم ها، روی لباس ها، مدل های مو، برنامه های کودک و نرم افزاری که مورد استفاده قرار می گیرد و حتی معماری قابل ملاحظه است آنها از پایه شروع کرده اند

   

http://files.tabnak.com/pics/201003/201003160650252097.jpg

قرآن کریم از شیطان به عنوان یک موجود نابغه اما ضعیف یاد می کند و می فرماید:آنچه مسلم است اگر انسان دروازه های وجودی خودش را رو به روی شیطان نگشاید هرگز او نمی تواند در مجرای نیرو های درونی انسان قرار بگیرد و در غیر این صورت شیطان با ورودش به انسان می تواند همه چیز رو به هم بریزد و انسان را نابود کند و تباه سازد لذا گروههای شیطان پرست مشغول به آماده سازی نیروهای خود در رده های مختلف برای تحقق آرمان حکومت شیطان هستند،این گزارش سعی دارد به روشنگری در مورد صحنه گردانان این فرقه و چگونگی فعالیت آن در ایران بپردازد.



اَعوُذُ بِِِِِِِالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم
بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرَّحیم
اَلّلهُمَّ اَعُوُذُ بِکَ مِن حَمَزاتِ الشَّیاطین وَ اَعوُذُ بِِکَ رَبِّ اَن یَحضُُرُون
سوره مومنون آیات 97 و 98

بخش اول - مقدمه:
روانشناسان بر این باورند که اساسا در این عالم انسان بد یا انسان نا پاک وجود ندارد، بلکه انسانها بیمار می شوند و ما همیشه با انسانهای بیمار روبرو هستیم چرا که خداوند متعال انسان را ذاتا پاک آفریده است و از روح الهی خود در پیکر بی جان او دمیده است و انسان ها با مراقبت نکردن از جسم و روح پاک خود دچار بیماری های روحی و جسمی می شوند.
همانطور که جسم انسان در اثر ناپرهیزی و کوتاهی دچار بیماری می شود روح انسان هم در اثر کوتاهی و غفلت دچار بیماری و نا پاکی می شود.
بیماری های جسمی ما نشئت گرفته از یک عامل بیرونی مانند ویروس و باکتری و ... است و بیماری های روحی ما هم همگی نشئت گرفته از یک عامل درونی به نام پیروی از هوای نفس و پیروی از شیطان است.
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: " اَفَرَاَیتَ مَن اِتَّخَذَ الَهَهُ هَواه و اَضَلَّهُ الله علی علم " سوره جاثیه آیه 23 آیا نمی بینی بعضی ها به جای اینکه خدا محور باشند هوا محور و هوا پرست هستند.
آن چیزی که باعث می شود انسان دچار بیماری های روحی و نفسانی بشود غفلت انسان از سرمایه های درونی و غفلت از سرمایه هایی است که خداوند در اختیار انسان قرار داده است.
" اَلَم اَعهَد اِلَیکُم یا بَنی آدَم اَن لا تَعبُدِ الشَّیطان اِنَّهُ لَکُم عَدَوٌّ مُبین " یس آیه 60 ای فرزندان آدم آیا با ما پیمان نبستید که تحت فرمان شیطان نباشید و از او اطاعت نکنید! همانا او دشمن آشکار شماست.
در حقیقت شیطان در کنار هوای نفس انسان نیست بلکه در طول هوای نفس انسان قرار دارد. این بدان معناست که شیطان هر کاری که بخواهد انجام دهد از ابزار های درونی انسان ها بهره می گیرد
او نقطه ضعف انسان را پیدا می کند و از آنجا وارد می شود.
قرآن کریم از شیطان به عنوان یک موجود نابغه اما ضعیف یاد می کند و می فرماید: "اِنَّ کَیدَ الشَّیطان کانَ ضَعیفا " نساء 76 " وَ اِنَّ عبادی لَیسَ لَکَ عَلَیهِم سُلطان " حجر 42 و اسراء 65 همانا بندگان من کسانی هستند که تو (شیطان) نمی توانی بر آنها مسلط شوی.
آنچه مسلم است اگر انسان دروازه های وجودی خودش را رو به روی شیطان نگشاید هرگز او نمی تواند در مجرای نیرو های درونی انسان قرار بگیرد و در غیر این صورت شیطان با ورودش به انسان می تواند همه چیز رو به هم بریزد و انسان را نابود کند و تباه سازد.
مطمئنا این سوال پیش می آید که خداوند از ابتدا چرا موجودی به نام شیطان را خلق کرده است؟
پاسخ این سوال این است که شیطان ذاتا برای تکامل انسان آفریده شده است و شیطان آفریده شده است تا انسانها به تکامل برسند.
شیطان کسی بوده که جزء فرشتگان مُقرّب الهی قرار داشته و امیر المومنین علی (علیه السلام) در نهج البلاغه فرموده اند: " شیطان 6000 سال خداوند را عبادت کرد. 6000 سالی که معلوم نیست سال آسمانی است یا زمینی "
شیطان چون دچار تکبر، حسادت و هوای نفس شد از مقام خود رانده شد.
شیطان در آن زمان تنها به ظاهر انسان نگاه کرد و گفت: انسان از خاک است و من از آتش و چون آتش از خاک برتر است من هرگز به انسان سجده نخواهم کرد.
شیطان ظاهر بین بود نه حقیقت بین و نخواست باطن و حقیقت این جسم خاکی که اشرف مخلوقات عالم هست را ببیند به همین دلیل است که شیطان پرستان دنیا هم موجوداتی ظاهر بین و حس گرا هستند نه حقیقت بین.

• بخش دوم – سه نکته:
متاسفانه این تفکر در جامعه ما و دیگر جوامع دنیا وجود دارد که نباید به وجود پدیده شیطان گرایی در رسانه ها اشاره شود چرا که باعث گسترش این پدیده و تبلیغ مثبتی برای شیطان پرستان خواهد بود. جالب اینجاست که پیرامون این پدیده کتاب های بسیار زیادی تا به حال تالیف شده است و آن را تشریح کرده است اما درپایان نویسنده تاکید کرده که ما تعداد کمی شیطان پرست داریم و حتی قابل شمارش هم نیستند!!!
نکته اول: انسان ذاتا موجودی است که اگر از جستجو در یک موضوع و پی بردن به آن نفی شود یا مسئله ای برایش مطرح شود و مبهم بماند سعی و تلاش دو چندانی می کند تا بفهمد که ماجرا از چه قرار است و موضوع چیست؟
نکته دوم: این حرف که شیطان پرستی مطلب قابل توجهی نیست و نباید به طور مستقیم در جامعه به آن اشاره شود مَُسلَّما و به طور حتم توسط مروّجان و ایدئولوژیست های شیطان گرایی در اذهان مردم افتاده است تا فضای راحت تری برای فعالیت آنها به وجود آید...!
نکته سوم: آنچه که مسلم است جریان شیطان گرایی در کشور ما و در تمام دنیا یک انگیزه و سو گیری سیاسی دارد و قدرت های بزرگ از آن حمایت می کنند چرا که پول های بسیار زیادی برای آنها خرج می شود و امکانات بسیار زیادی در سطح تمام دنیا در اختیار آنهاست.
جریان شیطان گرایی با جرایاناتی چون اومانیسم و نهیلیسم همراه است این یعنی بر اندازی تدریجی نظام دینی در دنیا. به همین دلیل است که ما معتقدیم که قدرت های بزرگ دنیا حامی این جریان فکری هستند.

• بخش سوم – تعریف:
ریشه و اصل فرقه ی شیطان پرستی پیرامون برتری دادن شیطان نسبت به انسان است.
زمانی که انسان محور عالم قرار می گیرد و از طرف دیگر ماوراء الطّبیعه فقط به عنوان شیطان، برترین موجود هستی تلقی می گردد انسان خودش را محور عالم فرض می کند و من مقدس می شود.
تعریف کردن شیطان پرستی امر بسیار مشکلی است چرا که خود شیطان پرستان دارای عقاید، تفکرات، شاخصه ها و جریانات فکری متعددی هستند. به عنوان مثال بعضی از آنها معتقدند که شیطان پسر خداست بعضی دیگر می گویند که برادر خداست و زمانی که از آنها سوال می شود که خدا در عالم هستی چه نقشی دارد می گویند: خدا از شیطان شکست خورده یا خدا مُرده. بعضی از آنها می گویند خدا هست ولی فعلا گوی میدان به دست شیطان است و خدا فعلا کنار کشیده است. بعضی از آنها هم به خدا اعتقاد ندارند و شیطان را تنها نوعی کهن نماد (Archetype) می دانند و انسانها را تنها در برابر خود مسئول می دانند و اعتقاد دارند که انسان به تنهایی می تواند راه درست و غلط را تشخیص دهد.
آنچه که مسلم است اعتقاد اصلی آنها این است که شیطان سرچشمه قدرت است و از خدا هم برتر است و او یعنی شیطان کسی است که در حال حاضر شایسته تجلیل و تکریم و پرستیدن است نه خدا.
شیطان پرستان انجیل شیطانی دارند و همچنین در سطح دنیا دارای کلیسا هم هستند. انجیل شیطانی که اخیراً با خبر شدیم درشهر اصفهان هم ترجمه شده و به چاپ رسیده است دارای 4 بخش است. کتاب شیطان Satan، کتاب لوسیفر، کتاب بلیلBook of Belial و کتاب لویتان book of Leviathan چهار بخش انجیل شیطانی می باشند که هر کدام شامل مطالب خاصی هستند.
که بخشی از قسمت های این کتاب را به شرح ذیل است:
" به نام خ د ا ی بزرگ ما شیطان، به شما فرمان می دهم که از دنیای سیاه بیرون آیید.
به نام چهار شهریار سیاه جهنم پیش آیید.
شیطان، جام باده لذت را بردار. این جام پر از اکسیر زندگی است . آن را با نیروی جادوی سیاه انباشته کن. این نیرو در سراسر عالم کائنات وجود دارد و حامی آن است. آمین. "
" ای دوست و همدم شب، تو از صدای سگ ها و ریختن خون خود شاد می شوی. تو در میان سایه های قبور می گردی. تو تشنه خون هستی و بشر را تهدید می کنی گورگومورو، ماه هزار چهره، به قربانیان ما با نظر سعادت بنگر. دروازه های جهنم را بگشا و بیرون بیا ..."

• بخش چهارم – دو جریان اصلی:
دو گروه مهم و تاثیر گزار شیطان پرستان که از دو سرچشمه اصلی تغذیه می شوند عبارت اند از:
1- سِیتنیسم که به جریان کلیسای شیطان معروف است.The church of Satan
2- ستیانیسم که به جریان معبد شیطان معروف است. The temple of Satan
کلیسای شیطان که در 30 آوریل 1966 توسط آنتون لاوی که خودش رو جانشین خلف گذشتگان می دا نست تاسیس شد و پس از مرگش اداره آن به همسرش بلانش بارتون رسید و در حال حاضر توسط یکی از اعضای قدیمی آن یعنی پیتر گیلمور اداره می شود.
آتون لاوی معتقده که شیطان حقیقی وجود ندارد همانطوری که خدای حقیقی هم وجود ندارد و در حقیقت او شیطان و خدا را دو نماد بد و خوب می داند که برای پیش بردن اهداف کلیسا به میدان آورده شدند. درشیطان پرستی لاوی شیطان نیروی مثبت است و در مقابل آن اعمال خدایی کلیسا مورد تمسخر قرار می گیرند و اعمال دنیوی در مقامی بالا فرض می شوند. مراسم آنها هم بیشتر شبیه مراسم جادو گری است.

" جهنمی که در آن گناه کاران کباب می شوند وجود ندارد. خدای با عظمت و با شکوهی وجود ندارد، حالا و اینجا روز خوشی ماست، اینجا و حالا فرصت ماست! این روز رو انتخاب کن، این ساعت رو انتخاب کن که زندگی رهایی بخشی نیست "
"انتون لاوی"

لاوی این نوع شیطان پرستی رو تحت تاثیر افکار آلیستر کراولی، نیچه، رند، مارکوس دی سید، ویند هام لویس، چارلز داروین، مارک تواین و دیگران ایجاد کرده است.
اما معبد شیطان که بنیان گزار آن مایکل آکینو است اعتقاد به شیطان حقیقی دارد. او شیطان را به عنوان پادشاه تاریکی که نیمه تاریک طبیعت و نیمه تاریک هستی (البته نه تاریکی منفی) قلم داد می کند و معتقد است که شیطان در آینده می آید و یک روزی پادشاهی عالم رو به دست می گیرد!!!
معبد ست که حدود 40 سال است مشغول فعالیت می باشد دارای دو بخش است. یک قسمت مربوط به آئین ها است که مهمانی ها و پارتی های فعلی شیطان پرستان در کشور چیزی شبیه به مراسم هایی است که دراین قسمت از معبد اتفاق می افتد و قسمت دیگر بخش مطالعاتی است.
در مرکز مطالعاتی آنها شما می توانید از هر نقطه دنیا از معبد ست بورس تحصیلی دریافت کنید و برای تحصیل در رشته های گوناگون به معبد ست بروید و مشغول به تحصیل شوید. افرادی که برای تحصیل در این مرکز حضور دارند دارای مدارج علمی متفاوت هستند بعد از دریافت مدارج علمی معبد آنها را رها نخواهد کرد و هرکدام از آنها می دانند که در سیستم دارای چه جایگاهی است. در حقیقت در مرکز مطالعاتی، آنها مشغول به آماده سازی نیرو ها در رده های مختلف برای تحقق آرمان حکومت جهانی شیطان هستند. یعنی ما باید منتظر باشیم تا روزی که مایکل آکینو بنیان گزار معبد ست اعلام کند که ای سربازان شیطان در سراسر دنیا به پا خیزید.
امروز روز قیام شماست و آن سپیده دم طلایی فرا رسیده است...!
معبد ست به دنبال اهداف بزرگتری به نسبت کلیسای شیطان است و به دنبال فرهنگ سازی و گسترش ایدئولوژی است.در حقیقت می توان گفت که کلیسای شیطان مقدمه ای برای ایجاد معبد شیطان بوده است.

• بخش پنجم - نماد های شیطان پرستی:
آئین شیطان پرستی اغلب نماد های خود را از کابالیسم یا عرفان یهود گرفته است. بخش از نماد ها متعلق به اروپای قبل از مسیحیت یا آداب و سنن کهن ملل قدیمی مثل مصر و یونان باستان است و بخش دیگری از نماد ها هم از علوم مختلف مثل نجوم اقتباس شده است.
سلیب وارونه، سلیب شکسته، ستاره ی 5پر و 6پر، استخوان و جمجمه، حِرم، چشم جهان بین، بُز بُفُمِت، دست شاخ دار یا سلام شیطانی، کلمه سیتن Satan به اشکال متفاوت، کلمه 666( که اشاره به یک مکاشفه یوحنا دارد و یا اینکه برخی معتقدند در روز 666 از خلقت آدم بود که شیطان بر انسان پیروز شد و باعث شد که انسان را از بهشت بیرون کنند.) از جمله این نماد ها هستند.
در بحث موسیقی هم، خانواده متال از قبیل Speed metal، Power metal و Black metal که در این سبک موسیقی خوانندگان ادعا می کنند که ما شیطان هستیم جزء شاخص ترین موسیقی های این آئین هستند که 30 کنسرت سبک موسیقی متال در دانشگاه تهران، دانشگاه شیراز و دیگر دانشگاه ها با مجوز برگزار شده است.

• بخش ششم - هشدار:
در حال حاضر شیطان پرستی در مرحله انتقال و گسترش نماد ها قرار دارد تا زمینه را برای گسترش ایدئولوژی ها فراهم کند. متاسفانه ما امروز شاهد این هستیم که این نماد ها در غالب فیلم ها، مستند های سینمایی، بر روی دیوار ها، روی لباس ها، مدل های مو، برنامه های کودک، برنامه های یارانه ای و نرم افزاری که مورد استفاده کودکان و خرد سالان قرار می گیرد و حتی فرهنگ معماری ما قابل ملاحظه است.
آنها از پایه شروع کرده اند و ما کوچکترین برنامه ای برای مقابله با آنها نداریم.
زمانی که یک سری نماد نا شناخته به طور تدریجی در زندگی ما وارد بشود چون چیزی از مفهوم آن ها را نمی دانیم موضع بدی نسبت به آن ها نمی گیریم و بعد از ورود آن نماد ها و ثابت شدن آنها در زندگی روز مرّه ما، خیلی راحت تر معنی آن ها را می پذیریم و درک می کنیم!
در حال حاضر عروسک هایی که خشونت در چهره ی آنها وجود دارد در جامعه بسیار موجود است. برچسب هایی که بچه ها بر روی کتاب ها یا دفاترشون نصب می کنند اغلب سیاه یا تیره هستند. خیلی سخت می شود یک دفتر نقاشی پیدا کرد که در جلد آن سکس و خشونت متجلی نباشد. چرا که این دو مورد جزء اصلی ترین آیین های این فرقه می باشند و مهمانی ها و پارتی هایشان بر مبنای این دو اصل برگزار می شود.کم کم تعریف جوامع از زشت و زیبا در حال تغییر است. ملاحظه می کنید که دیگر جوانان به دنبال لباس ها و ظاهری آراسته نیستند. امروزه تیپ مناسب یک تیپ شلخته و نا مناسب است.
مدل موی مناسب مدلی است که مو های فرد کاملا نا متقارن و عجیب و غریب باشد.
مردان و زنان دست به آرایش های خشن می زنند. به گوش ها، لب ها و بینی های خود حلقه آویزان می کنند. چشمانشان را با سایه های تیره و سیاه آرایش می کنند.
یکی از انجیل های شیطان پرستان به نام The domonic bible که توسط فردی به نام سوسج نوشته شده است یک سرفصلی به عنوان قتل انسانی دارد که در آن خشونت رو در غالب قتل توضیح داده است و جملات آن فصل رو این طور شروع می کند که " شیطان پرستی که قتل یک انسان رو قبول نداره شیطان پرست واقعی نیست و لاف شیطان پرستی را می زند " و بعد به تشریح این مبحث می پردازد و دلایلی برای اثبات قربانی کردن انسان ها و تاثیرات مثبتی که در جهان می گذارد، می آورد.
آنها به سرعت و البته به خوبی در حال گسترش و انتقال نمادهای این آیین هستند و در این فرایند از موسیقی و سینما به خصوص سینمای هالیوود با ساخت فیلم هایی مثل گابریل در سال 2008و یا بسیاری فیلم های دیگر، نهایت استفاده را می نمایند. اینکه نحوه بروز نمادها و ایدئولوژی های آنها در فیلم های سینمایی به چه نحوی است خود بحث بسیار پیچیده ای می طلبد که در این مقال نمی گنجد.

• بخش هفتم – شیطان پرستی در ایران:
نحوه ورود شیطان گرایی به ایران مانند همه ی نقاط دنیا به وسیله نمادها بوده است. مثل کلیپ ها و بر گزاری پارتی ها و مواردی که نام برده شد.
در حال حاضر به راحتی با دقایقی گشت و گذار در خیابان های برخی شهر ها می توانید علائم این آئین را به وفور ملاحظه کنید.
این خیلی ساده لوحی است در زمانی که بوتیک ها و مغازه ها، کلاس های آموزش بازیگری یا موسیقی و دیگر مراکز مشغول به فروش این علائم هستند یا نحوه آراستن محل کار آنها ویا تراکت های تبلیغاتی که آنها تولید می کنند با استفاده از علائم آنها است بگوییم که این افراد نا خواسته و نا آگاهانه این کار را انجام می دهند و نا آگاهانه افراد متعددی را از همین مغازه ها کلاس ها به مهمانی ها و پارتی های خودشان دعوت می کنند.
و یا کسانی که علائم شیطان پرستان را به گردن می آویزند یا لباس های آنان را به تن می کنند و یا مدل های موی آنها را تقلید می کنند بی اطلاع هستند و نا آگاهانه دست یه این کار می زنند.
این ها همه نشانگر این است که شیطان گرایی در کشور ما در مرحله نماد ها است و با وجود اینکه تشکیلات نیمه منسجمی در شیراز و کرج وجود دارد می توان جلوی آنها را گرفت. کسانی که در کشور جذب این آیین شده اند درست نمی دانند که دارند چه می کنند. نه آنتون لابی را می شناسند و نه مایکل آکینو را. آنها صرفا یک اسم شیطان پرست را یدک می کشند و گاهاً اگر هواسشان نباشد ان شاء الله هم می گویند.

• بخش هشتم – حرف آخر:
لازم به ذکر است در سال 1383 نامه ای توسط رهبر معظم انقلاب به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارسال شد که در آن نسبت به پدیده شیطان گرایی هشدار داده شد. شورای عالی انقلاب فرهنگی بعد از این نامه شیوه نامه ای جهت راهکارهای مبارزه با این پدیده تدوین کرد که در همین ارتباط معاون برنامه‌ریزی و هماهنگی شورای انقلاب فرهنگی گفت:را هکار هایی از قبیل پژوهش در موضوعات جریان‌های انحرافی، میزان فراگیری و نحوه اقداماتی که توسط جریان‌های مختلف انجام می‌شود صورت گرفته است و اقداماتی نیز در دست پیگیری است.

محمد اسحاقی، معاون برنامه‌ریزی و هماهنگی شورای انقلاب فرهنگی عنوان کرد: شیوه نامه‌ای که شامل مجموعه‌ای از سیاست‌ها و اقدامات در خصوص مبارزه با جریان‌های انحرافی به صورت معنویت بدون دین مطرح بود، در سال 83 تصویب شد.
وی با بیان اینکه سیاست‌ها و راهکارهای مقابله با عرفان‌های فکری و عقیدتی با محوریت معنویت بدون دین به شورای فرهنگی عمومی انتقال یافت افزود: این شورا و دستگاه‌های مربوطه فعالیت‌هایی را انجام داده‌اند و اقداماتی در دست پیگیری است.
اسحاقی اظهار داشت: فعالیت‌ها از قبیل پژوهش در موضوعات جریان‌های انحرافی، میزان فراگیری و نحوه اقداماتی که توسط جریان‌های مختلف انجام می‌شود صورت گرفته است.
وی در ادامه اعلام کرد: بخش دیگر شامل تدوین کتاب‌های آموزشی در زمینه آگاهی بخشی به مردم و گروه‌های مختلف است و در اقدامی دیگر به صورت برنامه‌هی رسانه‌ای از طریق صدا و سیما مسئولیت اطلاع رسانی را به عهده دارند.
معاون برنامه‌ریزی و هماهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به تربیت مربیان که در این خصوص اقدام به روشنگری می‌کنند گفت: تلاش‌هایی برای معرفی عرفان ناب اسلامی برای گروه‌ها و افراد علاقمند به مطالعه صورت گرفته است.
اسحاقی عنوان کرد: در هرحال اقداماتی در خصوص اجرایی شدن این شیوه نامه انجام شده است، اما این اقدامات کافی نیست و لازم است پیگیری‌های مستمری صورت بگیرد.
وی تصریح کرد: لازم است اقداماتی قبل از شروع و رواج این جریان‌های انحرافی نسبت به شناخت مردم از این امور صورت بگیرد تا به نحوی شایسته بتوان با آن مقابله کرد.
اَنتَ مَولانا، فَانصُرنا عَلَی القََومِ الکافِرین


ارسال شده در توسط mohammad

به دام افتادن شیطان پرستان شیرازی + فیلم مراسم !

 


چند هفته پیش خبری درباره دستگیری یک گروه شیطان پرستی در شیراز منتشر شد و چند روز پیش نیز فیلم کوتاهی به دستمان رسید که احتمالا مرتبط با همین گروه دستگیر شده میباشد.
از انجا که شنیدن کی بود مانند دیدن و مانند خواندن !، تصمیم گرفتیم این فیلم را انتشار دهیم تا کسانی که هنوز باورشان نمیشود، قبول کنند و خانواده ها نیز بیشتر مراقب فرزندان خود باشند.
مطئمنا تمامی کسانی که در اینطور مکانها حاضر میشوند شیطان پرست نمیباشد و احتمالا ناآگاهی، رفیق ناباب! و کنجکاوی از عوامل حضور برخی در این طور مجالس میگردد که البته نتیجه در دراز مدت ممکن است به جذب اینطور افراد در این گروه ها و تغییر عقاید انها منجر شود.


به دام افتادن شیطان پرستان شیرازی

"پذیرفتن قدرت شیطان درمقابل قدرت الهی،‌ترویج رفتارهای ضددینی و مدح بدی ها به جای خوبی ها، خودزنی و مکیدن خون خودشان"، از جمله توصیف هایی بود که فرمانده سپاه ناحیه مقاومت شیراز درباره یک گروه دستگیر شده در این شهر بیان کرد وصفت شیطان پرستی نیز برای این گروه قائل شد.

خبرنگارانی که روز دوشنبه به محل نگهداری اعضای دستگیر شده این گروه در شیراز رفتند در این محل اشیایی همچون تبر، شمشیر،چاقو، قمه،بطری های پلاستیکی ووسایل نواختن موسیقی هم مشاهده کردند.

بربدن های برخی از آنان؛نقش هایی همانند خالکوبی،جای گرفته بود که عمدتا یادآور بال های پرندگان و نشان تجاری برخی خودروهای بیابانی بود.

فرمانده سپاه ناحیه مقاومت شیراز در این محل به خبرنگاران گفت: ماموران اطلاعات بسیج، ??? نفر از اعضای این گروه شیطان پرست را یکشنبه شب درمراسم پارتی درشیراز دستگیر کردند.

سرهنگ "عباس حمیدی" افزود: برادران اطلاعات بسیج سپاه شیراز از حدود یکسال پیش طی یک کار مستمر اطلاعاتی و تحقیقاتی، درباره حرکت بعضی از گروه های وابسته به بیگانگان و عوامل اصلی، مکان های برگزاری و اقدامات آنها اقدام به شناسایی و رصد کردند.

وی اضافه کرد: این برادران، شب گذشته موفق شدند ??? نفر از اعضای گروه شیطان پرستی را در یک جسله مشترک پارتی و کنسرت موسیقی غیراخلاقی در شیراز، دستگیر کنند.

او افزود:این جلسه دریکی ازباغ های اطراف شیرازبرگزار شده بود که مراسم این شیطان پرستان به صورت همزمان(زنده) با دودستگاه دوربین ازطریق سیستم اینترنت پرسرعت برای سراسر دنیا پخش می شد.

حمیدی با بیان اینکه تمام این افراد پسر بودند، بیان کرد: یکسری تجهیزات ازجمله سیستم های الکترونیکی ،مقادیری مواد مخدر و تهجیزات اجرای برنامه های ضد اخلاقی در این پارتی کشف شده است.

وی اظهارداشت:این افراد به انجام کارهایی از جمله خوردن مشروبات الکلی، رفتارهای ناهنجار، رقص های نامتعارض و ضد اخلاقی، خود زنی و مکیدن خون خودشان می پرداختند و از قالب انسانیت به درون قالب حیوانی رفته بودند.

وی بیان کرد: حتی این افراد یک نوع نماز هم دارند که نماز آنان تعظیم به شیطان است و یکی از اقداماتی که این افراد انجام دادند، راه اندازی سایت های ضد اخلاقی ، تهیه لباس های نامتعادل و ضد فرهنگی در جامعه ، تهیه آرم ها و نمادهای شیطان پرستی بوده است.

حمیدی هدف عمده این افراد را اغفال جوانان و نوجوانان با شیوه ها و شگردهای خاص روانی همراه با جاذبیت های کاذب اعلام کرد.

وی اضافه کرد: خانواده ها باید مراقب جوانان و نوجوانان خود باشند که با چه افرادی رفت و آمد دارند چون دشمن قصد دارد با اغفال جوانان و بهره گیری از آنان به اهداف شوم خود برسد.

حمیدی بیان کرد: صاحبان باغ ها و امکانی که این مجالس در آنها برگزار می شود باید بدانند با هماهنگی که با قوه قضاییه انجام شده برخورد جدی با آنان صورت می گیرد.

این مسوول گفت:‌ دشمن، تهدیدات زیادی علیه نظام دارد که یکی از مهمترین آنها، تهدید نرم و مقابله فرهنگی است ومقابله با هرگونه تهدید دشمن از از وظایف نیروی مقاومت بسیج است.

حمیدی اظهارداشت: بعضی از گروه هایی که در این میدان وارد عرصه کار مقابله با ارزش های اسلامی شده اند، گروه های شیطان پرست و ضد اخلاق هستند.


ارسال شده در توسط mohammad

فرقه شیطان ‌پرستی درکمین جوانان
هشدار درمورد فرقه های جدید شیطان پرستی


شلوارهای گشاد، لباسهای رنگی جلف، انگشتر‌های خاص تیغ دار، دستبندهای عجیب، گردنبندهای اسکلتی با موهای بلند یا سر طاس، نشانه‌های ویژه گروههای همسو با شیطان پرستی است که حضور افرادی با چنین ظاهری در شهر کرج هر چند انگشت شمار اما هشدار دهنده است.

در حالی که بعضی متولیان فرهنگ و هنر دست روی دست گذاشته و بودجه های ملی را صرف برگزاری این همایش و آن کنفرانس می کنند تا حرفها و شعارهای رنگارنگ در سطور کاغذی گزارش کارها به تصویر کشیده شود و همراه با تشویق حضار از بلندگوهای سخنرانی به گوش رسد ، دشمنان این مرز و بوم پا را از برگزاری همایش، کنفرانس و گردهمایی‌های یکبار مصرف فراتر گذاشته و در دایره عمل از هر روزنه‌ای برای نفوذ به فکر و روح اقشار مختلف جامعه به ویژه قشر جوان و نوجوان استفاده می کنند.

http://96.0.54.242/tab/pics2/201001021937204963.jpgامروز برخلاف تصور عده‌ای که جنگ و دشمنی را تنها در آمدن توپ و تانک به مرزها و درگیری مسلحانه خلاصه می کنند، جنگ و رویارویی قدرتها از زمین و هوا به مرزهای اندیشه کشیده شده است و ابرقدرت های جهان از راه‌های گوناگون می کوشند تا هویت، اندیشه و باور حاکم بر افراد یک جامعه را علیه دین، مذهب و ملیت آن کشور تحریک کنند و از آب گل آلود برای خود ماهی‌های فربه بگیرند.

مسلماً جامعه‌ای که ساکنان آن نسبت به هنجارها و قوانین آن جامعه تعصب خاصی نداشته باشند، هنگام خطر نیز واکنش لازم را برای نجات آن از خود بروز نمی دهند که این یعنی تسلیم در برابر دشمن، بدون جنگ و خونریزی!

تلاش برای دوری جوانان از مذهب و اندیشه‌های ناب اسلام، سوق دادن مردم به طرح سئوالاتی درباره آفرینش و فلسفه وجودی جهان که هرگز به جوابهای منطقی نمی رسد، خشن جلوه دادن اسلام و تبلیغ مذاهب دیگر در کانالهای فارسی زبان غرب، سوء استفاده از مشکلات اجتماعی نظیر بیکاری، گرانی، تورم، مسائل ازدواج و... منتسب کردن آنها به حکومت دینی در کشور، ساختن حباب کاغذی از جامعه بدون قید و بند با طرح موضوعات موهوم و ... از جمله اندیشه هایی است که امروز در قالب « فرقه های انحرافی و مکاتب الحادی» به آحاد مختلف جامعه عرضه می شود.

این موضوعات قبل از آنکه زنگ خطری را به صورت جدی برای مسئولان به صدا در آورد تعداد قابل توجهی را به سمت خود کشانده است تا شاید جوانان و نوجوانان رشید این کشور با چشمانی بسته و ذهنی گنگ در صف فریب خوردگان اهریمن بایستند و چه بسا در این راه جان و مال و ناموس خود را نیز از دست بدهند.

در این بین شهر کرج و به خصوص شهرهای اقماری آن از وجود چنین خطری مصون نیست و هر از گاهی از گوشه و اطراف خبر دستگیری و متلاشی شدن برخی باندها که در راستای رشد و گسترش فرقه های انحرافی و مکاتب الحادی فعالیت می کنند به گوش می رسد که البته آهنگ اقدامات پیشگیرانه با رشد این فرقه ها همخوانی ندارد.

زمانی که دو سال قبل فرمانده وقت انتظامی استان تهران از دستگیری ده‌ها عضو یک گروه شیطان پرست در کنسرتی که در باغ‌های اطراف شهر کرج برگزار شده بود خبر داد،مسئولان و شهروندان آگاه شدند که خطر گرایش جوانان و نوجوانان به فرقه های انحرافی و عرفانهای نوظهور از مرحله تهدید گذشته و برخی با جسارت تمام، جشنها و مراسم شیطانی خود را با سر و صدای زیاد برگزار می کنند که دستگیری دهها نفر از آنان در یک جشن مختلط تنها نمونه ای از آن است.

شلوارهای گشاد، لباسهای رنگی جلف، انگشتر‌های خاص تیغ دار، دستبندهای متنوع و عجیب، گردنبندهای اسکلتی با موهای بلند یا سر طاس به عنوان نشانه‌های ویژه گروههای همسو با شیطان پرستی بیان شده است که حضور افراد با چنین متعلقاتی در شهر کرج هر چند انگشت شمار اما کاملا محسوس است.

همچنین علاوه بر ماهواره ها و سایتهای اینترنتی انتشار کتب متعددی نیز برای ترویج این جریان در داخل کشور عامل رواج این فرقه ها شده است.

جریان شیطان پرستی در غرب با ابزار موسیقی اعلام موجودیت کرد و روابط نامشروع، موسیقی متال، رفتارهای ساحرانه و اعمال و مناسک خاص ماورایی و جادوگری از ویژگیهای این جریان است.

بیش از 70 فرقه وابسته به جریان شیطان پرستی در حال حاضر در کشور به صورت زیرزمینی اما ظاهرا به راحتی فعال هستند!


شکنجه تکان دهنده یک کودک 9 ساله در کرج به بهانه داشتن روح شیطانی

زمانی که عموی کودک 9 ساله در مدرسه برادر زاده اش حضور یافت تا با مدیر مدرسه در باره شکنجه هایی که از سوی پدر و مادر این کودک در حق او روا می شود سخن بگوید ، کسی تصور نمی کرد که نفوذ فرقه‌های انحرافی در جامعه تا حدی است که والدین یک کودک بیگناه حاضر می‌‌شوند با چشم پوشی بر عاطفه و مهر مادری و پدری، فرزند خود را قربانی سخت ترین شکنجه ها کنند تا نظر سران فرقه ای که در آن عضو هستند تامین شود.

پس از در میان گذاشتن این موضوع با پلیس و دخالت قانون مشخص شد از وقتی «ح» به دنیا آمده است پدرش به شدت با او بدرفتاری می کرد و کتکش می زد. او به عضویت یک فرقه انحرافی درآمده بود که البته رؤسای آن فرقه خاله و شوهرخاله «ح» هستند.

پدر به شدت تحت تاثیر آنها قرار داشت و هر چه می گفتند بدون هیچ سئوالی انجام می داد. این زن و شوهر پس از به دنیا آمدن کودکشان «ح» مدعی شدند روح شیطانی در این کودک وجود دارد و باید از بین برود اما نه اینکه به طور مستقیم کشته شود بلکه باید آنقدر شکنجه اش کنند تا خودش جان بسپارد.

تا چهار سالگی «ح»، او فقط از سوی پدر مورد آزار قرار می گرفت اما از وقتی همسرش هم به عضویت این فرقه درآمد شرایط کودک بدتر شد. تحقیقات بیشتر نشان داد از آنجا که مراد فرقه دستور داده بود هرگاه برای هر یک از مریدانش مشکلی پیش آمد این کودک باید تنبیه شود «ح» بسیار مورد آزار قرار می گرفت و علاوه بر اینکه پدر و مادر «ح» او را می زدند سایر اعضای این فرقه هم وی را آزار می دادند در حالی که سران این فرقه کودک خودشان را قدیس می خواندند و به او بسیار احترام می گذاشتند.

عموی این کودک در خصوص ابعاد دیگر این جنایت می گوید : یکسال و نیم پیش بود که متوجه شدم یکی از مریدان این فرقه «ح» را به بالای کوه برده تا از آنجا به پایین پرت کند اما در آخرین لحظه پشیمان شده و کودک را بازگردانده است. همان موقع طی نامه ای مسئولان را در جریان فعالیت این فرقه و اقدام به قتل برادرزاده ام قرار دادم اما رسیدگی نشد.

پس از اظهارات این مرد تحقیقات پلیس نشان داد پدر و مادر «ح» جنین پنج ماهه شان را هم با دستور رؤسای فرقه انحرافی از بین برده اند چون به آنها گفته شده بود روح شیطانی در این جنین هم حلول کرده است.

سرانجام با توجه به اینکه احتمال می رفت «ح» در صورت بازگشت به خانه توسط پدر و مادرش به قتل برسد به دستور دادستان به بهزیستی کرج تحویل داده شد. همچنین دادستان کرج دستور داد تحقیقات ویژه در مورد این فرقه و اعضایش انجام شود.

در خصوص این عمل هولناک همین بس که بعدها مشخص شد از آنجه که خاله و شوهر خاله «ح» صاحب فرزند پسر نمی شدند از سر حسادت این کودک را به شیطانی بودن متهم کردند تا از این طریق عقده نداشتن پسر در خود را درمان کنند.


با تقویت ایمان ؛ مانع از جذب جوانان به عقاید انحرافی شویم

رئیس اداره تبلیغات اسلامی شمال کرج در گفتگویی از فعالیت برخی فرقه های انحرافی و مکاتب نو ظهور در جامعه اسلامی ایران اظهار تاسف کرد و از شهروندان به ویژه جوانان خواست تا با تمسک به ارزشهای دینی و تعالیم ناب اسلام هوای نفس را مغلوب اراده و ایمان خویش سازند.

حجت الاسلام مسعودی با بیان اینکه باید مانع از جذب جوانان به عقاید انحرافی شویم اظهار داشت: به روز بودن جریان شناسی فرقه های انحرافی از مشکلات سازمان تبلیغات اسلامی می کاهد زیرا باعث می شود به صورت ملموس تر و دقیقتری با عقاید این فرقه ها آشنا شویم و در پاسخ به شبهات مطرح شده به صورت مطلوبتری عمل کنیم.

مسعودی ادامه داد: بسیاری از فرقه های یادشده نیاز جوانان و نوجوانان به مذهب را نشانه می روند و از این طریق تلاش می کنند عقاید خود را ترویج دهند در حالی که اگر شناخت خود را نسبت به عقاید یادشده به روز کنیم می توانیم با گسترش فرهنگ ناب اسلامی در میان نوجوانان و جوانان مانع از جذب آنها به عقاید انحرافی شویم.

وی بیان کرد: تعداد فرقه های انحرافی در جهان افزایش یافته که این امر مسئولیت ما را در قبال شناخت این فرقه ها و جلوگیری از گرایش جوانان و نوجوانان به آنها افزایش می دهد.


رسانه ها شیطان پرستی را ریشه کن کنند

حجت الاسلام پور مظاهری عضو شورای شهر کرج نیز در گفتگویی از رسانه های جمعی و گروهی خواست تا با افزایش آگاهیهای مردم در زمینه بنیاد سست گروههای همسو با شیطان آنان را از انگیزه های شوم گردانندگان اصلی این فرقه ها مطلع سازند.

وی اظهار داشت: آگاهی رسانی به نسل جوان و آموزش آنها درباره سرانجام شوم این حرکت ضد فرهنگی از طریق رسانه ها می تواند از گسترش حرکت آنها جلوگیری کرده و در صورت تداوم آنها را ریشه کن کند.

رئیس کمیسون فرهنگی اجتماعی شورای شهر کرج گفت: با توجه به گسترش روزافزون فعالیتهای گروههای شیطان پرست در منطقه کشورهای اسلامی به ویژه ایران خطر این گروهها از نظر فرهنگی و اخلاقی به مرحله بحران رسیده است و متولیان فرهنگ و هنر باید با دقت بیشتری برای ریشه کن نمودن آنان اقدام کنند.

این کارشناس آگاه مسائل اجتماعی تاکید کرد: شیطان پرستان استفاده از مواد مخدر روانگردان و آزادی بی بند و باری جنسی را جزو مراسم هفتگی خود قرار داده و با توجه به اینکه شیطان را مظهر مقاومت در برابر آدم قلمداد می کنند مخالف هر صفت انسانی بوده و اخلاق و امور اخلاقی را بر خلاف باورهای خود می دانند.

وی در مورد راههای جلوگیری از فعالیت گروههای شیطان پرستی افزود: آگاهی رسانی به نسل جوان و آموزش آنها درباره سرانجام شوم این حرکت ضد فرهنگی از طریق رسانه ها بویژه تلویزیون و مقابله قانونی با مبلغان و سرگروههای این تفکر شیطانی در کوتاه مدت می تواند از گسترش حرکت آنها جلوگیری کرده و در صورت تداوم آنها را ریشه کن کنند.


فرقه‌های انحرافی نیازمند مقابله فرهنگی است

معاون تبلیغ حوزه علمیه قم نیز در گفتگویی اظهار داشت: با ادیان و فرقه‌هایی که توسط عواملی از خارج کشور تحریک و تقویت می‌شوند تا مرکزیت نظام اسلامی را تضعیف کنند، مقابله فرهنگی می‌شود.

حجت‌الاسلام نبوی افزود: اگر این ادیان و فرق علیه شیعه تبلیغ کردند یا کاری انجام دادند که باعث تخریب مبانی اسلام و شیعه شود ما در مقابل آنها فعال می‌شویم.

وی ادامه داد: در همین راستا کارگروههایی در زمینه زرتشتیگری، مسیحیت، بهائیت، صوفیه، اهل حق، وهابیت و عرفانهای نو ظهور راه‌اندازی شده و کار آنها این است که اگر توطئه‌ای در حال شکل‌گیری است با آن مقابله فرهنگی کنند.

معاون تبلیغ حوزه علمیه قم به تبلیغات اینترنتی این معاونت اشاره کرد و گفت: امروزه اینترنت یکی از ابزارهای مهم تبلیغ به حساب می‌آید و اگر از آن درست استفاده شود، برای رساندن پیام‌های دینی مناسب است.

وی افزود: کارشناسان این معاونت در سایت‌های شبهه ‌افکن و ضد دین و شیعه حضور پیدا کرده و با مناظره طرف مقابل را اقناع می‌کنند.


مباره با نحله‌های انحرافی باید با جدیت پیگری شود

یک کارشناس و آسیب شناس مسائل فرهنگی ترویج فرقه ها و نحله های انحرافی را یکی از مهمترین توطئه های دشمن علیه مسلمانان عنوان کرد و گفت: تعالی و پیشرفت در گرو تقویت فرهنگ عمومی است.

مسعود عباسی اظهار داشت : در جهان بیش از چهار هزار فرقه تخدیری و خرافه پرستی به وجود آمده است که غرب و به ویژه آمریکا منشاء و بستر اکثر آنها است.

این کارشناس با تاکید بر اینکه مباره با نحله‌های انحرافی باید با جدیت پیگری شود ادامه داد : دشمنان ایمان، باور و هویت جوانان را نشانه گرفته اند تا بنیاد این نظام را متزلزل سازند و اگر در مقابل این چالش اساسی با هوشیاری عمل نگردد بیم آن می رود که روزانه بر شمار فریب خوردگان افزوده شود.

به هر روی به نظر می رسد موضوع روایج فرقه های انحرافی در جامعه به ویژه در میان جوانان مسئله ای است که دست اندرکاران فرهنگی کشور باید بیش از گذشته بر روی آن تمرکز کرده و با برنامه ریزی فرهنگی مناسب از شیوع این آسیب خطرناک در جامعه جلوگیری کنند.

در این میان نقش نهادهای فرهنگی و رسانه بیش از سایر نهادها در شناسایی اسیبها و بسترسازی برای پیشگیری از ابتلا جامعه به این آسیبهای نوظهور می تواند تاثیرگذار باشد.


ارسال شده در توسط mohammad

اعضای این خانواده که آثار شرم و خجالت در صورتشان هویداست در حضور خبرنگاران البرز ابعاد تکان دهنده ای از نقشه های شوم یک مرد لاقید و مطیع هوای نفس را افشا کردند که می تواند مایه عبرت خانواده ها و هشداری جدی برای مسئولان باشد.

مرد به پهنای صورت اشک می ریزد ، از دختر و همسر خود خجالت می کشد و کاری هم از او ساخته نیست.
 
برای یک مرد سخت است که خود اعتراف کند به تجاوز یک غریبه به دخترش اما او حالا از دست ایادی مرد مزاحم به ستوه امده و می خواهد شکایت کند.
 
می گوید بس است هرچه خرافه به نام مکتب جدید و آیین پیشرو پذیرفته ایم. بس است بیگاری پسرم که حالا از درس و مدرسه و دانشگاه جامانده است.
 
به گزارش البرز با اظهارات یک خانواده صدمه دیده از سوء استفاده های یک مرد شیاد هر لحظه ابعاد بیشتری از جنایتهای خاموش مرد شیطان صفت آشکار می شود و این در حالی است که او با وثیقه ای سبک آزادانه به کارها و تهدیدهای خود ادامه می دهد.
 
خانواده های بسیاری اکنون در آستانه فروپاشی قرار گرفته اند و این توجه جدی و بیش از پیش سربازان گمنام امام زمان (عج) را برای مهار شیطان صفتی های این مرد هوسران می طلبد.
 
اعضای این خانواده که آثار شرم و خجالت در صورتشان هویداست در حضور خبرنگاران البرز ابعاد تکان دهنده ای از نقشه های شوم یک مرد لاقید و مطیع هوای نفس را افشا کردند که می تواند مایه عبرت خانواده ها و هشداری جدی برای مسئولان باشد.
 
خلاصه ای از اظهارات پدر این خانواده:
 
دخترو پسر ما بزرگ شده بودند و ما به عنوان والدین دلسوز به دنبال راهی می گشتیم که بهترین ارتباط را با فرزندانمان داشته باشیم ، آنها مفهوم خوشبختی و درک متقابل پدر و مادر را حس کنند و آینده ای خوب داشته باشند.
 
توسط همسرم با یکی از خانمهایی که خود را از مشاوران نمونه وزارت آموزش و پرورش معرفی می کرد آشنا شدیم. خانم "الف" دارای تحصیلات مرتبط با روانشناسی است و متاسفانه خود را در پوشش حجاب کامل و ظاهر متخلق به اخلاق پنهان نموده است.
 
این زن ما را به مردی در یکی از شهرهای غرب تهران معرفی کرد. از لحظه ای که وارد خانه شیطان شدیم همه چیز به هم ریخت.
 
 
در ادامه همسر این مرد و مادر فرزندان خانواده به خبرنگار البرز گفت:
 
خانه این مرد شیطانی بسیار بزرگ و به سبک بعض معابد هندو ها ساخته شده است. بالای آن دارای 8 اتاق کوچک است که افرادی دو به دو(مرد و زن) و گاه تنها در هر اتاق نگهداری می شوند. مرد شیاد گاه به دخترو پسرهای فراری پناه می دهد تا سربزنگاه از ایشان سوئ استفاده کند. این زن ادامه می دهد که پس از مراجعه ما به خانه شیطان ، او - با اطلاعاتی که از خانم "الف" از قبل گرفته بود و تظاهر میکرد خودش از غیب آنها را می داند - تجویز کرد که من و دخترم به مدت هشت ماه باید در یک از این اتاقها اقامت کنیم تا روح ما پالایش شود!
 
در این مدت همسرم و پسرم هم حق نداشتند ما را ملاقات کنند و ما با باید تحت تعالیم او قرار می گیرفتیم.
 
این زن سپس در حالیکه اشک می ریخت عنوان کرد که در بی خبری همسر و پسرش،دختر جوان شوهر دارش چند با مورد تجاوز قرار گرفته و چون آنها حق تماس و دیدار نداشته اند از این موضوع نیز بی خبر بوده اند.
 
به گفته او بدترین لحظه زندگی اش که در آن لحظه آرزوی مرگ کرده تجاوز به دخترش بوده است. مادر دلشکسته گفت که دخترش به تازگی رخت عروسی برتن کرده و از همسرش باردار بوده است . اما صاحب خانه شیطان او را توبیخ کرده که چرا بدون اذن او ! باردار شده و باید فرزندش را سقط کند و بنابراین او را با مشت و لگد اماج حملات خود قرار می دهد.
این زن ادامه داد این عمل سقط جنین با همکاری دو همدست وی از جمله «محبوبه .م»که در حال خواندن پزشکی هست انجام شده است.
 
او در ادامه برای تطهیر روح دختر بیچاره و برای شستن گناه او از اطاعت نکردن از شیطان به او تجاوز می کند...
 
گزارش البرز می افزاید متاسفانه وحشی گری های این مرد هوسران که برای توجیه غلط های خود دستاویزی جز دین مبین نیافته است آنقدر تکان دهنده و اسفناک است که به دلیل جلوگیری از اشاعه فحشا از بیان بسیاری دیگر از جزئیات  معذوریم.
 
در قسمت بعد و در ادامه همین مطلب تحریفات دینی و سوء استفاده از باورهای پاک مردم و نیز بیگاری کشیدن از جوانان و نوجوانان توسط مرد شیطان صفت افشا خواهد شد.
 
البرز به تعداد زیادی از عکسها و فیلمهای جلسات خانه شیطان دست یافته است که برای جلوگیری از خدشه دار شدن عفت عمومی از انتشار انها خودداری می کند. اما این آمادگی را دارد که تمام آنها را در اختیار مسوولین امر قرار دهد.
 
این فاجعه و داستان تلخ ادامه دارد....


ارسال شده در توسط mohammad

انتشار تصاویر وحشتناک ار شیطان پرستان !


چندی پیش یک گروه تحقیقاتی نسبت به گسترش شیطان‌پرستی در جامعه هشدار و خبر داده بود که اکنون بیش از 70 فرقه شیطان‌پرستی در کشور فعال هستند. به گزارش خبرنگار اجتماعی جهان، شیطان پرستی اکنون در حال انتقال نمادها به جامعه است و بزودی به انتقال ایدئولوژی نیز خواهد پرداخت. شیطان پرستی دارای یک جهان بینی بوده و شیطان پرستان برای اثبات حقانیت خود شواهد زیادی دارند و در مواردی می توانند افراد 6 تا 60سال را با خود همراه کنند. بر پایه این گزارش، شیطان پرستان اکنون در دانشگاه ها و بین دانشجویان رخنه کرده و به اجرای برنامه ها از جمله کنسرت در دانشگاه می پردازند. شیطان پرستان، شیطان را به عنوان قدرت غالب در جهان می دانند و اگر کسی می خواهد در جهان خوب زندگی کند باید با شیطان باشد به طوریکه معتقدند راه خدا از طریق ارتباط با شیطان می گذرد! اما نکته جالب توجه در این میان اینست که آنها از طریق تهیه فیلم و موسیقی، شیطان پرستی را ترویج می دهند و اکنون این موسیقی در میان تعدادی از جوانان دست به دست می شود. مظاهری سیف، نویسنده و جامعه شناس در این باره می گوید: ستاره پنج پر، دو مثلث معکوس روی هم (ستاره داود)، صلیب معکوس ( ضد مسیحیت) و نشانه آمون خدای مصریان را ازجمله نمادهای پیروان شیطان پرستی است. وی همچنین تاکید می کند: باید برای مقابله با این فرقه ها‌، موج فرهنگی در کشور ایجاد شود تا ماهیت این فرقه های انحرافی هر چه بیشتر به جامعه شناسایی شود.

ارسال شده در توسط mohammad

متاسفانه چند وقتی است که شاهد گسترش و اشاعه نماد‌های شیطانی و صهیونیستی در میهن عزیزمانمان هستیم، نوع و گستردگی این نمادها و افزایش ضریب نفوذ آنها همزمان با گسترش پدیده شیطان پرستی و عرفانهای نو ظهور دیگر، خبر از فتنه‌ای بزرگ می‌دهد که موازین و چهار چوب دینی و اعتقادی ما را هدف گرفته است.

یکی از این نشانه‌ها حرف X سفید رنگ در زمینه سیاه است که شما حتما آن را تحت عنوان بوگیر در زیر آینه خودروها مشاهده فرموده اید.

در ابتدای رواج این نماد شیطانی، شفاف سازی‌های اندک و بعضا به لحاظ اپستمولوژیستی نادرست از سوی برخی از جراید صورت گرفت و حقیر نیز تذکر لسانی در برخی از سخنرانی هایم در جمع دانشگاهیان را کافی قلمداد نمودم.

لیکن گسترش بیش از حد این نشانه و با توجه به اهمیت و مفهوم خاص آن در کشور امام زمان (عج) حقیر را به نوشتن این جستار واداشت:

پیش از ظهور، بروز و گسترش ادیان آسمانی و حتی همزمان با آنها بنا به مستندات قطعی و محکم دینی، تاریخی و حتی یافته‌های باستان شناسی متاسفانه انسانهایی ارتباط با اجنه به عنوان موجودی هوشمند را تجربه نمودند.

عموماً این افراد را جادوگران، کاهنان و روحانیون مذهبی تشکیل می‌دادند که البته گفتنی است این نوع ارتباط کماکان نیز وجود دارد. چنان که در قرآن کریم نیز به آن اشاره شده است:

«قالوا سبحانک أنت ولینا من دونهم بل کانوا یعبدون الجن أکثرهم بهم مؤمنون».
ترجمه: منزهى تو اى پروردگار از این نسبتهاى ناروا، ما (ملائکه) به هیچوجه با این گروه ارتباط نداشته ایم، تنها تو ولى ما هستى آنها ما را پرستش نمی‌کردند، بلکه جن را مى پرستیدند و اکثرشان به جنیان ایمان داشتند. (آیه 41 سوره سبأ)

این مسأله در عموم تمدنهای بشری از جمله هند و چین، یونان، ایران، رم، مصر، مایاها و.. به وضوح قابل شهود و رد یابی است تا جایی که بسیاری از الهه‌ها و خدایان الحادی باستان در واقع شیاطینی از جنس جن بودند (ایشتر،ناگا، مردوک و...)

یکی از این تمدن‌ها مصر باستان است و همانگونه که در مقاله "اسطوره‌های ماسونی مصر باستان" اشاره نمودم دستگاه فراماسونری به شدت تحت تاثیر آموزه‌های پاگانیستی و الحادی این تمدن قرار دارد.

یهودیانی که در این سرزمین زندگی می‌کردند هنگام هجرت عظیمشان از مصر در زمان حضرت موسی(ع) تمام این سنت‌های کفر آمیز و جادو گونه را که "کابالا" نام داشت به تدریج وارد دین جدید خود نموده و به مرور زمان چنان تحریفی در یهودیت ایجاد نمودند که زبان از بیان آن شرم دارد.
این شبکه و جریان سرطانی به رشد مخفی و زیر زمینی خود ادامه داد تا جایی که امروز با استفاده از نهاد‌ها و سازمانهای خود ساخته اش مانند فراماسونری، ایلومیناتی، باشگاه رم و... سیطره کامل برجهان پیدا کرده است و البته حقیر اعتقاد راسخ دارم که نفس‌های آخرینش را می‌کشد.
گفتنی است در میان تمدنهای بشری کمتر تمدنی همچون مصر نماد گرا و سمبولیک است و فراماسونری از این حیث وامدار مصریان باستان است.

یکی از این نماد‌ها در مصر باستان دو خط متقاطع (شبیه به حرف X) است که درآموزه‌های شیطانی مصریان نماد خضوع، بندگی و پرستش شیطان، و ظهور اوست.

کاهنان مصر باستان همیشه هنگام ادای احترام دستان خود را به صورت ضربدری در مقابل سینه شان می‌گرفتند و یا در نگاره‌ها و مجسمه‌های پادشاهان مصری (فراعنه) عموما آنها را با همین حالت مشاهده می‌فرمایید که به معنای احضار شیطان و بندگی و پرستش اوست.

http://files.tabnak.com/pics/201005/201005081450412793.jpg

http://files.tabnak.com/pics/201005/201005081450413471.jpg

این نماد همراه با سایر آموزه‌های شیطانی کابالا(سنت شفاهی جادو و جن گیری ) نسل به نسل منتقل گشت تا اینکه در سال 1600 میلادی یک کابالیست و کیمیاگر آلمانی به نام JACOB BOMEH آنرا دوباره در اروپا باب نمود.

http://files.tabnak.com/pics/201005/201005081450412816.jpg

«بومه» که خود را کشیشی کاتولیگ معرفی می‌نمود!!! و در واقع از یهودیان آنوسی بود در سخنی عجیب اعلام داشت: من از تابش نور آفتاب در ظرف مفرغی حقیقتی را دریافتم که بسیار بسیار جذاب تر از ارتباط بین خدا و بشر و خوبی و بدی است. آری تابش نور آفتاب در داخل این ظرف فلزی حرفی شبیه X را به وجود آورده بود و «بومه» این اتفاق را گشوده شدن دروازه ورود ابلیس به دنیای مادی می‌دانست.

پس از بومه این علامت به صورت مخفیانه و به شکل یک کد ارتباطی سالیان دراز در بین صهیونیستها، کابالیستها، فراماسونها و شیطان پرستان استفاده می‌شد تا اینکه اخیرا به صورت گسترده و علنی و تحت عناوین مختلف(فیلم، بازی رایانه‌ای و...) از آن استفاده می‌شود و همانگونه که عرض نمودم این علامت نشان ظهور و احضار ابلیس و بندگی اوست. خود این مسئله (استفاده علنی از علامت X پس سالها مخفی کاری) خبر از طرحی شیطانی برای جهانیان دارد.
آری ظهور شیطان و حکمرانی او بر انسانها و پرستیده شدن او از سوی ایشان.

لذا بدین جهت است که دستگاه شیطانی صهیونیزم تصمیم به استفاده آشکار از این نماد گرفته که این خود به معنای تجسم شیطان و آماده کردن جهان و جهانیان برای بردگی و بندگی اوست

و آنگونه که نیک می‌دانید این مسئله از نشانه‌های ظهور حضرت ولی عصر (عج) بوده و از ان دو برداشت می‌شود:

1- ظهور و تجسم شیطان به معنای رواج پرستش این ملعون رانده شده به صورت علنی (SATANISM) و گسترش اعمال شیطانی در بین انسانها (همجنس بازی، جنگ و کشتار مردم بی گناه، سنت قربانی کردن انسان به صورت وسیع- و...)

2- لزوم برقراری نظم نوین جهانی که در آن به صورت فیزیکی شاهد حاکمیت شیطان بر جهان باشیم! (گفتنی است فراماسونها و شیطان پرستان سال 2012 را سال برقراری نظم نوین جهانی اعلام نموده‌اند)

شاید برای خوانندگان محترم جالب به نظر برسد که چرا حرف ایکس نماد اصلی متغیر مجهول در ریاضیات گشته است.
عده‌ای بر این باورند که چون جن موجودی نا مرئی و مجهول است به همین جهت از حرف ایکس به جای متغیر مجهول استفاده شده است.

اما نتیجه تحقیقات حقیر در این زمینه چیز دیگری را نشان می‌دهد:
ریاضی دانان ایرانی به ویژه خوارزمی برای نشان دادن مجهول از کلمه «شی» مترادف «چیز» و به معنی ارزش عددی و متغیر مجهول استفاده می‌کردند.

برای نمونه برای نشان دادن رابطه جبری 2X+4X=12 (X=2) از عبارت جبری 2شی +4شی = 12 (شی = 2) استفاده می‌نمودند، پرتغالی‌ها هنگام ترجمه این متون از آن جهت که «شی» در زبان پرتغالی XI نوشته می‌شود به جای واژه شی از XI استفاده نمودند، فرانسوی‌ها نیز هنگام ترجمه این متون از پرتغالی به فرانسوی تنها به نوشتن حرف اول آن یعنی (X) اکتفا نمودند و اینگونه ایرانیان بنیانگذار این نماد در روابط جبری گشتند.
شاید هم هردو دلیل توامان درست باشد.

آری در حالی که بنا به تصریح قرآن کریم باید شعائر الهی را گسترش داد(ومن یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب) استفاده از نشانه های شیطانی به هیچ وجه قابل توجیه نیست و گناهی نا بخشودنی محسوب می شود و از این گناه نابخشودنی تر، گناه مسئولین فرهنگی ماست که دست روی دست گذاشته اند در حالی که نشانه های ابلیس در کشوری که مطهر به خون شهداست ، توسط شیعیان امام زمان (عج) نا دانسته استفاده و ترویج می شود.
به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت ولی عصر(عج) که صد البته نزدیک است.


ارسال شده در توسط mohammad


:. شیطان اولین کسى که بیعت مى کند .:
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
 
سلمان مى گوید: وقتى پیغمبر اسلام رحلت فرمود، على در خانه مشغول غسل دادن آن حضرت بود. من گاهى به او کمک مى کردم ، گاهى به مسجد مى آمدم و از مردم خبر مى گرفتم . وقتى از مسجد به خانه برگشتم ، على پرسید: اى سلمان ! چه خبر دارى ؟ عرض کردم : خبر تازه این که ابوبکر بر منبر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نشسته ، مردم نه با یک دست بلکه با دو دست با او بیعت مى کنند.
حضرت على علیه السلام فرمود: اى سلمان ! آیا متوجه شدى چه کسى اول با او بیعت کرد؟ آیا اولین کسى که بالاى منبر رفت و با او بیعت نمود چه کسى بود؟
سلمان گفت : او را نشناختم ، ولى پیرمرد سال خورده را دیدم که بر عصایى تکیه زده ، میان دو چشمش جاى سجده دیده مى شد، پیشانى او در اثر سجده پینه بسته و این طور مى نمود که باید وى زاهدى باشد. از لابلاى مردم به سوى منبر رفت در حالى که مانند باران اشک مى ریخت .
گفت : خدا را شکر که قبل از مردنم تو را این جا مى بینم . اى ابوبکر! دستت را براى بیعت به سویم دراز کن ! ابوبکر دستش را جلو برد او هم بیعت کرد و گفت : امروز، روزى است مانند روز آدم ! از منبر پایین آمد و از مسجد خارج شد.
امیرالمؤمنین علیه السلام پرسید: اى سلمان ! آیا او را شناختى ؟ عرض کرد: نه یا على ، ولى از گفتارش ناراحت شدم . مانند این که مرگ پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم را مسخره گرفته بود.
حضرت على علیه السلام فرمود: او شیطان بود. پیامبر به من خبر داد، ابلیس و یارانش روز غدیر خم شاهد منصوب شدن من به امر خدا بودند. و نیز گواه بودند که خدا و پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم من را صاحب اختیار آنان نمود. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم هم به آنان دستور داد حاضران به غایبان اطلاع دهند.
روز غدیر خم ، شیاطین و بزرگان آنان به خود شیاطین ، روى آوردند و گفتند: این امت مورد لطف و رحمت خداوند قرار گرفته و از این پس از گناه دور خواهند بود. ما دیگر بر این امت راه پیدا نخواهیم کرد. آن گاه پناه گاه و امام بعد از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم را شناختند و شیطان هم گرفته و محزون شده بود.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: اى سلمان ! پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم به من خبر داد که : مردم در سقیفه بنى ساعده با ابوبکر بیعت خواهند کرد. بعد از آن بر سر حق ما اختلاف پیدا مى کنند، با دلیل ما استدلال مى نمایند، بعد به مسجد مى آیند. اول کسى که با او بیعت مى کند، شیطان است ! که به صورت پیرمرد نجدى خواهد بود و این حرف را خواهد گفت .
بعد حضرت فرمود: اى سلمان ! بعد از بیرون رفتن ، از روى خوشحالى فریاد زد، و تمام شیاطین را دور خود جمع کرد، آنها در مقابلش سجده کردند و گفتند: اى رئیس ! و بزرگ ما، تو همان کسى هستى که آدم را از بهشت بیرون کردى . شیطان هم مى گوید: کدام امت بعد از پیامبرش گمراه نشد؟ خیال کرده اید من دیگر راهى برآنان ندارم ! نقشه و حیله مرا چگونه دیدید؟
از حیله من بود که ملت با دستور خدا و رسولش ، راجع به اطاعت از على مخالفت کردند، وزیر بارش نرفتند!؟ اى سلمان ! این همان گفته خداوند است که در قرآن مى فرماید:
((همانا، شیطان حدسى که درباره آنها بوده بود، به مرحله عمل رسانید))(543)
((سپس آنها شیطان را پیروى کردند جر گروهى از مؤمنان که آنها اطاعت از شیطان نکرده و با او مخالفت کردند.))(544)
امام باقر علیه السلام فرمود: امیرالمؤمنین علیه السلام شیطان را بر در خانه خود دید و او را شناخت ، گریبانش گرفت و بر زمین زد و روى سینه اش ‍ نشست . شیطان گفت : یا على ! از روى سینه من بلند شو تا تو را بشارتى دهم .
على علیه السلام از روى سینه او برخاست و فرمود: اى ملعون ! چه بشارتى براى من دارى ؟ گفت : چون روز قیامت شود، فرزندت حسن علیه السلام از طرف راست عرش و حسین علیه السلام از طرف چپ به شیعیان خود جواز عبور از صراط و آزادى از آتش را مى دهند.
باز آن حضرت بلند شد و گفت : من تو را به زمین خواهم زد، او را بلند نمود و بر زمین زد و روى او نشست .
عرض کرد: یا على ! مرا رها کن تا بشارتى دیگر به تو دهم . وقتى او را رها کرد گفت : یا على ! آن روزى که خداوند آدم علیه السلام را خلق کرد، ذریه او را از پشتش خارج نمود که به شکل موجوداتى ریز بودند. از آنها عهد گرفت و به آنها خطاب کرد: آیا من پروردگار شما نیستم ؟ همگى جواب دادند: چرا. آنان را شاهد بر خودشان گرفت . بعد از آن ، میثاق از حضرت محمد صلى الله علیه و آله و سلم و تو گرفت . تمام آنان تو را شناختند و تو همه را شناختى . اینک هر کس بگوید تو را دوست دارم . او را مى شناسى و هر کس ‍ تو را دشمن دارد او را مى شناسى . براى بار سوم او را زمین زد. شیطان گفت : یا على ! بر من غضب نکن و از روى من بلند شو، تا تو را بشارت دیگرى دهم . فرمود: من از تو بیزارم و لعنتم بر تو باد. عرض کرد: به خدا قسم اى پسر ابوطالب ! هر کس با تو دشمنى مى کند، من در وجود و نطفه او شرکت کردم ، آلت خود خود را در رحم مادرش داخل نمودم . بعد عرض کرد: یا على ! آیا آن آیه قرآن را قرائت کرده اى که مى فرماید: شرکت کن در اموال و اولادشان ؟!(545)

. شیطان در عید غدیر فریاد کشید .:
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
 
یکى از جاهایى که شیطان فریاد کشید، فرزندان خود را جمع کرد و درد دل خود را براى آنان باز گفت و راه چاره اى خواست ، روز عید غدیر بود. آن گاه که حضرت رسول صلى الله علیه و آله وسلم على بن ابى طالب را خلیفه بعد از خود خواند.
جابر از امام محمد باقر علیه السلام نقل مى کند که آن حضرت فرمود: زمانى که رسول اکرم صلى الله علیه و آله وسلم در عید غدیر خم دست على را گرفت ، بلند کرد و به مردم معرفى نمود و جانشین بعد از خود قرارش داد. شیطان در میان لشکریان خود نعره اى کشید که تمام لشکریان و اولاد او در هر کجا بودند اطراف او فرود آمدند و گفتند: اى مولاى ما! چه مصیبتى به تو رسیده این قدر ناراحتى ؟ ما تا به حال فریادى از این وحشتناک تر از تو نشنیده بودیم !
شیطان به آنها گفت : این پیغمبر امروز کارى را انجام داد که اگر به آخر رسد و عملى شود کسى تا روز قیامت ، خدا را معصیت و نافرمانى نمى کند - همه به سوى دین و تقوا و - خداشناسى ، ولایت و امامت پیش مى روند، از راه رستگارى قدم فراتر نمى گذارند - گفتند: اى بزرگ ما! ناراحتى به خود راه مده ، ماءیوس مباش ، تو کسى هستى که آدم را از بهشت بیرون کردى ، او را بدبخت نمودى ، براى این امر مهم هم ، در آینده فکرى خواهى کرد - در همین موقع منافقین که در جمعیت بودند، گفتند: این مرد از روى هوا و هوس حرف مى زند، نه این که دستور خداوند باشد!
آن دو نفر (ابوبکر و عمر) به هم گفتند: او (حضرت رسول صلى الله علیه و آله وسلم ) دیوانه شده که چنین کارى را انجام داد. آیا نمى بینید چگونه چشمان او در کاسه سرش دور مى زند مى چرخد. سپس شیطان رو به طرف داران خود کرد و گفت : آیا مى دانید من در گذشته با آدم در آویختم و او را از بهشت بیرون کردم ؟ آنها گفتند: چرا؟
شیطان گفت : آدم عهدى با خدا بسته بود فراموش کرد و نقض نمود، ولى به خدا کافر نشد و او را پرستش مى کرد. این قوم و جمعیت (از جمله ابوبکر و عمر) عهدى که با خدا بسته بودند شکستند و به خدا و رسولش کافر شدند.
پس از آن که حضرت رسول صلى الله علیه و آله وسلم رحلت نمود، مردم در سقیفه بنى ساعده اجتماع کردند و حق را از على گرفتند، ابوبکر را روى کار آوردند. شیطان تاجى بر سر گذاشت ، لباس کبر و بزرگى پوشید، منبرى اختیار کرد و بالاى آن رفت و جمیع لشکریان خود را از سواره نظام و پیاده دور خود جمع کرد. به آنها گفت : شادى کنید، مجلس ساز و آواز برپا سازید، خوشحالى نمایید - چون با این کلماتى که منافقین مى گویند و به آن حضرت توهین مى کنند - دیگر کسى خدا را اطاعت و عبادت نمى کند. تا وقتى امام آنها ((امام زمان )) بیاید و مردم را به راه مستقیم برگرداند.
جابر مى گوید: بعد، امام باقر علیه السلام این آیه را تلاوت فرمودند:
و لقد صدق علیهم ابلیس ظنه فاتبعوه الا فریقا من المومنین
((شیطان ظن و گمان باطل خود را به عنوان صدق و حقیقت در نظر مردم جلوه داد مردم او را اطاعت نمودند، مگر عده اى از مؤمنان که او را اطاعت نکردند)).(541)
تاویل آیه چنین است : وقتى منافقان در غدیر خم گفته بودند: آن حضرت از روى هوى حرف مى زند، ابلیس گمان کرده بود که بعد از رحلت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مردم امامت را رها خواهند کرد. ظن ابلیس به حقیت تبدیل شد و همه امامت را رها کردند مرگ چند نفرى .(542)


:. شیطان در روز عاشورا .:
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
 
شیطان لعین تصمیم گرفته که انتقام خود را از اولاد آدم بگیرد. لذا در تمام اختلافات حضور پیدا مى کند، در تمام جنگ ها حاضر مى شود و جبهه دشمن را تقویت مى کند، فراریان را با حیله بر مى گرداند، به سوى میدان مى کشاند و آتش جنگ را شعله ور مى سازد.
یکى از آن جاها روز عاشورا بود که تمام لشکریان خود را جمع کرده و به پایکوبى و رقص پرداخت . هر کس از لشکر امام حسین علیه السلام شهید مى شد، از خوشحالى فریاد مى زد و رقص مى کرد. هر کدام از لشکریا عمر سعد فرار مى کردند، شیطان به صورت یکى از سر کرده هاى لشکرها در مى آمد و سر راه شان را مى گرفت و آنان را به میدان بر مى گرداند. مى گفت : واى بر شما، این همه جمعیت و مردان شجاع ، از یک نفر تشنه و بى کس و مجروح گریزان شده اید! مردانگى و غیرت شما کجا رفت ؟! برگردید او را محاصره کنید، با ضرب شمشیر از پاى در آورید و اگر نمى توانید، او را تیر باران نمایید.
با حیله و نیرنگ لشکر را بر مى گردانید و شورى دیگر در جنگ ایجاد مى کرد. ولى آنها چون جراءت نمى کردند از نزدیک با امام حسین علیه السلام بجنگند از دور، آن قدر تیر به سوى آن مظلوم انداختند که مانند مرغ پر در آورده بود. وقتى که تیر سه شعبه زهر آلود بر سینه امام نشست و از پشت سر بیرون آمد، امام علیه السلام از بالاى اسب بر زمین افتاد. شیطان میان آسمان و زمین از خوشحالى فریاد زد و گفت : امروز کینه خود را بر سر اولاد آدم خالى کردم و انتقام خود را گرفتم . او مى کوشید تا لشکر زودتر کار حسین علیه السلام را تمام کند.(539)
زینب مى فرماید: وقتى ابن ملجم ضربت بر سر پدر بزرگوارم زد، من آثار مرگ را در ایشان دیدم ، پیش رفتم و عرض کردم : اى پدر بزرگوار! ((ام ایمن )) حدیثى از براى من گفته است دوست دارم آن را از دو لب مبارک شما بشنوم . آن حضرت فرمود: اى نور دیدگان من ! حدیث همان است که ((ام ایمن )) به تو گفته و برخى از مصیبت هاى کربلا و گرفتارى هاى آن روز را براى دخترش زینب بیان کرد تا جایى که فرمود: زمانى که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم ما را به این حدیث خبر مى داد، فرمود:
یا على ! در آن روز، ابلیس با شیاطین خود، از شدت شادکامى در سرتاسر زمین پرواز مى کند و به شیاطین و هوادارانش مى گوید:
اى جماعت شیاطین ! شاد باشید که انتقام خود را از فرزندان آدم گرفتم ، برترین بدبختى را براى آنها فراهم کردم ، جهنم را به آنها به میراث دادم ، مگر جماعتى که دست به دامن این خانواده شوند و از آل محمد صلى الله علیه و آله و سلم یارى جویند.
اى شیاطین ! بر شما باد کوشش در راه ایجاد بدبینى به این خانواده ، کارى کنید که به این خانواده و دوستان آنها دشمنى ورزند تا کفر و گمراهى در مردم استوار شود و یک نفر از آنها رستگار نگردد.
بعد از آن ، حضرت على علیه السلام به زینب فرمود: اى نور دیدگانم ! بى گمان ابلیس در این سخن راست گفت : با این که کار او همیشه دروغ گفتن است ؛ زیرا مى داند هیچ عمل صالحى با داشتن دشمنى با شما فایده اى ندارد، هیچ گناهى با داشتن دوستى شما ضرر و زیانى به انسان نمى رساند، (مگر گناهان کبیره ) یعنى ، شیعیان شما به واسطه علاقه اى که به شما دارند، اگر گناه و معصیتى نمایند و موفق به توبه شوند و گناهان خود را ترک نمایند ضررى متوجه آنها نمى شود.
و دشمنان شما، به واسطه دشمنى و عداوتى که با شما دارند، اگر مانند جن و انس خدا را بپرستند، عبادات آنان سودى به حالشان نخواهد داشت .(540)

:. شیطان و عمار یاسر .:
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
 
((عمار)) هم از جمله کسانى است که از اول ، زیر بار فرمان شیطان نرفت . از همان آغاز با او مخالف بود با مسلمان شدن و عبادتش او را اذیت مى کرد. چند مرتبه با شیطان کشتى گرفت و او را بر زمین زد.
چنان چه وارد شده : در یکى از سفرها، که حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم با اصحاب خود مى رفتند، آب آنان تمام شد. آن حضرت به ((عمار)) فرمود: برو از چاهى که در فلان موضع بیابان است آب بیاور.
وقتى ((عمار)) کنار چاه رسید، مى خواست آب بردارد، شیطان آمد و گفت : نمى گذارم از این چاه آب بردارى ! زیرا چاه مسکن شیاطین است .
((عمار)) در برابرش ایستاد و با او در افتاد. با یک حمله شیطان را بر زمین زد. سنگى برداشت و با آن بینى شیطان را شکست . وقتى روى سینه او نشست ، دید بسیار لاغر و رنجور است .
پرسید: آیا همه شیاطین چنین لاغراند؟ در جواب گفت : بعضى از شیاطین چاق و بعضى لاغرند، من هم که چنین لاغرم بر انسانى موکل هستم که موقع خوردن غذا ((بسم الله )) مى گوید و من نمى توانم از غذاهاى او بخورم ، از این رو لاغر شده ام .
سپس گفت : اى ((عمار))! از روى سینه من بلند شو تا بار دیگر کشتى بگیریم ، اگر این دفعه نیز مرا به زمین زدى چیزى به تو یاد مى دهم که از آن نفع ببرى .
((عمار)) از روى سینه او بلند شد و کشتى گرفتند. این بار هم شیطان را بر زمین زد و گفت : چیزى را که به من قول دادى ، بگو. شیطان گفت : اى ((عمار))! بدان در هر خانه اى که قرآن خوانده شود به خصوص ((آیه الکرسى )) شیاطین از آن فرار مى کنند.
((عمار)) یاسر او را رها کرد و مشک خود را پر آب نمود و برگشت خدمت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم ، و داستان را براى آن حضرت تعریف نمود.(538)


:. شیطان در جنگ بدر .:
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
 
وقتى که لشکر اسلام و مشرکان در برابر هم صف بستند، و صف ها سامان گرفت ، ابلیس به صورت سراقه بن مالک نزد قریش آمد. قرآن در این باره مى فرماید:
-اى پیامبر! به یاد آر وقتى را که ، شیطان کردار زشت آنا را در نظرشان زیبا نمود - و براى فریب دادن آن جاهلان به شکل پیرمردى در آمد - و گفت : من با قبیله خود شما را یارى مى دهم و کارهاى پلیدشان را به دید آنان آراسته گردانید.
و نیز افزود: هم چنین امروز - مسلمانان تاب مقاومت شما را ندارند - احدى بر شما غالب نمى شود، ((و قال لا غالب لکم الیوم من الناس و انى جارلکم )) و من امروز شما را امان دهنده ام و لشکرى بسیار از شیاطین را حاضر کرده و به کفار نشان داد و گفت : با این لشکر به کمک شما آمده ام و شما را پشتیبانم !.(531)
پرچم را به من دهید. سپس علم را به دست گرفت و از پیشاپیش لشکر حمله مى کرد. چون حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم چنین دیده دست نیاز به درگاه خالق بى نیاز بلند کرد و مشغول دعا و تضرع شد.
گفت : خدایا! اگر این ها کشته شوند، دیگر در این سرزمین کسى تو را نمى پرستد. جبرئیل نازل شد و گفت : یا رسول الله ! غمگین مباش ، خداوند مرا با هزار فرشته فرستاد. در همین هنگام ابر سیاهى با برق بسیار بر بالاى سر لشکر ظاهر شد حضرت ایستاد، مسلمانان صداى اسلحه از آن مى شنیدند، و آوازى شنیدند که مى گفت : نزدیک برو اى هیزوم (هیزوم نام اسبى است که آن روز جبرئیل بر آن سوار بود) چون ابلیس لعین جبرئیل امین را دید در حالى که دستش در دست حارث بن هشام بود علم را از دست انداخت و به عقب برگشت که فرار کند!
حارث گفت : اى سراقه ! کجا مى روى ؟ در چنین حالى ما را تنها مى گذارى ؟ ابلیس گفت : من مى بینم چیزى را که شما نمى بینید. من نیروى عظیمى از فرشتگان آسمان را مى بینم و شما نمى بینید! و گفت : از شما بیزارم . از قدرت و غضب و عقاب خدا مى ترسم که عقاب خداوند بسیار است .(532)
حارث به گمان آن که سراقه است گفت : اى سراقه ! تو دروغ مى گویى . من چیزى نمى بینم ، مگر فرومایگان مدینه را. شیطان با دست خود بر سینه حارث زد و دست خود را از دست او بیرون آورد و گریخت . در پى او مردم هم گریختند.
مولانا این تکه تاریخ و فرار شیطان از ترس ملائکه را در قالب اشعارى بیان کرده است :
همچون شیطان در سپه شد صد یکم
خواند افسون که اننى جار لکم
چون قریش از گفت او حاضر شدند
هر دو لشکر در ملاقات آمدند
دید شیطان از ملائکه اسپهى
سوى صف مؤمنان اندر رهى
ان جنودا لم تروها صف زده
گشت جان او زبیم آتشکده
پاى خود واپس کشیده مى گرفت
که همى بینم سپاهى من شگفت
گفت : حارث از سراقه شکل هین
دى (533) چرا تو مى نگفتى این چنین
گفت : این دم من همى بینم حرب
گفت : مى بینى جعاشیش عرب
مى نبینى غیر این لیک اى تو ننگ
آن زمان لاف بود این وقت جنگ
دى همى گفتى که پایندان شدم
که بودتان فتح و نصرت دم به دم
دى زعیم الجیش (534) بودى اى لعین
وین زمان ، نامرد و ناچیز و مهین
تا بخوردیم آن دم تو و آمدیم
تو به تون (535) رفتى و ما هیزم شدیم
چون که حارث با سراقه گفت : این
از عتابش خشم گین شد آن لعین
دست خود خشمین ز دست او کشید
چون ز گفت اوش درد دل رسید
سینه اش را کوفت شیطان و گریخت
خون آن بیچارگان زین مکر ریخت
چون که ویران کرد چندین عالم او
پس بگفت انى برى منکم
کوفت اندر سینه اش انداختش
پس گریزان شد چو هیبت تاختش (536)
جبرئیل شیطان را دنبال کرد و به تعقیب او پرداخت تا به دریا رسیدند. در آب فرو رفت و گفت : پروردگارا! وعده ام دادى که تا آخر دنیا زنده بمانم ، به وعده خود وفا کن ، اى خدا! مگر از مهلتى که به من دادى پشیمانى ؟
عده اى از کفار کشته و عده اى اسیر شدند و بقیه هم به طرف مکه برگشتند. هنگامى که به مکه رسیدند گفتند: سراقه ما را فرارى داد.
خبر به سراقه رسید، نزد قریش آمد. سوگند یاد نمود و گفت : من از جنگ شما با خبر نشدم تا وقتى که خبر گریختن شما را شنیدم . من در آن جنگ اصلا حاضر نبودم .
وقتى م
سلمان شدند، تازه فهمیدند آن کسى که گریخت شیطان بوده که به شکل سراقه در آمده و باعث شکست آنها شده است .(537)


ارسال شده در توسط mohammad


:. شیطان اولین کسى که بیعت مى کند .:
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
 
سلمان مى گوید: وقتى پیغمبر اسلام رحلت فرمود، على در خانه مشغول غسل دادن آن حضرت بود. من گاهى به او کمک مى کردم ، گاهى به مسجد مى آمدم و از مردم خبر مى گرفتم . وقتى از مسجد به خانه برگشتم ، على پرسید: اى سلمان ! چه خبر دارى ؟ عرض کردم : خبر تازه این که ابوبکر بر منبر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نشسته ، مردم نه با یک دست بلکه با دو دست با او بیعت مى کنند.
حضرت على علیه السلام فرمود: اى سلمان ! آیا متوجه شدى چه کسى اول با او بیعت کرد؟ آیا اولین کسى که بالاى منبر رفت و با او بیعت نمود چه کسى بود؟
سلمان گفت : او را نشناختم ، ولى پیرمرد سال خورده را دیدم که بر عصایى تکیه زده ، میان دو چشمش جاى سجده دیده مى شد، پیشانى او در اثر سجده پینه بسته و این طور مى نمود که باید وى زاهدى باشد. از لابلاى مردم به سوى منبر رفت در حالى که مانند باران اشک مى ریخت .
گفت : خدا را شکر که قبل از مردنم تو را این جا مى بینم . اى ابوبکر! دستت را براى بیعت به سویم دراز کن ! ابوبکر دستش را جلو برد او هم بیعت کرد و گفت : امروز، روزى است مانند روز آدم ! از منبر پایین آمد و از مسجد خارج شد.
امیرالمؤمنین علیه السلام پرسید: اى سلمان ! آیا او را شناختى ؟ عرض کرد: نه یا على ، ولى از گفتارش ناراحت شدم . مانند این که مرگ پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم را مسخره گرفته بود.
حضرت على علیه السلام فرمود: او شیطان بود. پیامبر به من خبر داد، ابلیس و یارانش روز غدیر خم شاهد منصوب شدن من به امر خدا بودند. و نیز گواه بودند که خدا و پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم من را صاحب اختیار آنان نمود. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم هم به آنان دستور داد حاضران به غایبان اطلاع دهند.
روز غدیر خم ، شیاطین و بزرگان آنان به خود شیاطین ، روى آوردند و گفتند: این امت مورد لطف و رحمت خداوند قرار گرفته و از این پس از گناه دور خواهند بود. ما دیگر بر این امت راه پیدا نخواهیم کرد. آن گاه پناه گاه و امام بعد از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم را شناختند و شیطان هم گرفته و محزون شده بود.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: اى سلمان ! پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم به من خبر داد که : مردم در سقیفه بنى ساعده با ابوبکر بیعت خواهند کرد. بعد از آن بر سر حق ما اختلاف پیدا مى کنند، با دلیل ما استدلال مى نمایند، بعد به مسجد مى آیند. اول کسى که با او بیعت مى کند، شیطان است ! که به صورت پیرمرد نجدى خواهد بود و این حرف را خواهد گفت .
بعد حضرت فرمود: اى سلمان ! بعد از بیرون رفتن ، از روى خوشحالى فریاد زد، و تمام شیاطین را دور خود جمع کرد، آنها در مقابلش سجده کردند و گفتند: اى رئیس ! و بزرگ ما، تو همان کسى هستى که آدم را از بهشت بیرون کردى . شیطان هم مى گوید: کدام امت بعد از پیامبرش گمراه نشد؟ خیال کرده اید من دیگر راهى برآنان ندارم ! نقشه و حیله مرا چگونه دیدید؟
از حیله من بود که ملت با دستور خدا و رسولش ، راجع به اطاعت از على مخالفت کردند، وزیر بارش نرفتند!؟ اى سلمان ! این همان گفته خداوند است که در قرآن مى فرماید:
((همانا، شیطان حدسى که درباره آنها بوده بود، به مرحله عمل رسانید))(543)
((سپس آنها شیطان را پیروى کردند جر گروهى از مؤمنان که آنها اطاعت از شیطان نکرده و با او مخالفت کردند.))(544)
امام باقر علیه السلام فرمود: امیرالمؤمنین علیه السلام شیطان را بر در خانه خود دید و او را شناخت ، گریبانش گرفت و بر زمین زد و روى سینه اش ‍ نشست . شیطان گفت : یا على ! از روى سینه من بلند شو تا تو را بشارتى دهم .
على علیه السلام از روى سینه او برخاست و فرمود: اى ملعون ! چه بشارتى براى من دارى ؟ گفت : چون روز قیامت شود، فرزندت حسن علیه السلام از طرف راست عرش و حسین علیه السلام از طرف چپ به شیعیان خود جواز عبور از صراط و آزادى از آتش را مى دهند.
باز آن حضرت بلند شد و گفت : من تو را به زمین خواهم زد، او را بلند نمود و بر زمین زد و روى او نشست .
عرض کرد: یا على ! مرا رها کن تا بشارتى دیگر به تو دهم . وقتى او را رها کرد گفت : یا على ! آن روزى که خداوند آدم علیه السلام را خلق کرد، ذریه او را از پشتش خارج نمود که به شکل موجوداتى ریز بودند. از آنها عهد گرفت و به آنها خطاب کرد: آیا من پروردگار شما نیستم ؟ همگى جواب دادند: چرا. آنان را شاهد بر خودشان گرفت . بعد از آن ، میثاق از حضرت محمد صلى الله علیه و آله و سلم و تو گرفت . تمام آنان تو را شناختند و تو همه را شناختى . اینک هر کس بگوید تو را دوست دارم . او را مى شناسى و هر کس ‍ تو را دشمن دارد او را مى شناسى . براى بار سوم او را زمین زد. شیطان گفت : یا على ! بر من غضب نکن و از روى من بلند شو، تا تو را بشارت دیگرى دهم . فرمود: من از تو بیزارم و لعنتم بر تو باد. عرض کرد: به خدا قسم اى پسر ابوطالب ! هر کس با تو دشمنى مى کند، من در وجود و نطفه او شرکت کردم ، آلت خود خود را در رحم مادرش داخل نمودم . بعد عرض کرد: یا على ! آیا آن آیه قرآن را قرائت کرده اى که مى فرماید: شرکت کن در اموال و اولادشان ؟!(545)

. شیطان در عید غدیر فریاد کشید .:
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
 
یکى از جاهایى که شیطان فریاد کشید، فرزندان خود را جمع کرد و درد دل خود را براى آنان باز گفت و راه چاره اى خواست ، روز عید غدیر بود. آن گاه که حضرت رسول صلى الله علیه و آله وسلم على بن ابى طالب را خلیفه بعد از خود خواند.
جابر از امام محمد باقر علیه السلام نقل مى کند که آن حضرت فرمود: زمانى که رسول اکرم صلى الله علیه و آله وسلم در عید غدیر خم دست على را گرفت ، بلند کرد و به مردم معرفى نمود و جانشین بعد از خود قرارش داد. شیطان در میان لشکریان خود نعره اى کشید که تمام لشکریان و اولاد او در هر کجا بودند اطراف او فرود آمدند و گفتند: اى مولاى ما! چه مصیبتى به تو رسیده این قدر ناراحتى ؟ ما تا به حال فریادى از این وحشتناک تر از تو نشنیده بودیم !
شیطان به آنها گفت : این پیغمبر امروز کارى را انجام داد که اگر به آخر رسد و عملى شود کسى تا روز قیامت ، خدا را معصیت و نافرمانى نمى کند - همه به سوى دین و تقوا و - خداشناسى ، ولایت و امامت پیش مى روند، از راه رستگارى قدم فراتر نمى گذارند - گفتند: اى بزرگ ما! ناراحتى به خود راه مده ، ماءیوس مباش ، تو کسى هستى که آدم را از بهشت بیرون کردى ، او را بدبخت نمودى ، براى این امر مهم هم ، در آینده فکرى خواهى کرد - در همین موقع منافقین که در جمعیت بودند، گفتند: این مرد از روى هوا و هوس حرف مى زند، نه این که دستور خداوند باشد!
آن دو نفر (ابوبکر و عمر) به هم گفتند: او (حضرت رسول صلى الله علیه و آله وسلم ) دیوانه شده که چنین کارى را انجام داد. آیا نمى بینید چگونه چشمان او در کاسه سرش دور مى زند مى چرخد. سپس شیطان رو به طرف داران خود کرد و گفت : آیا مى دانید من در گذشته با آدم در آویختم و او را از بهشت بیرون کردم ؟ آنها گفتند: چرا؟
شیطان گفت : آدم عهدى با خدا بسته بود فراموش کرد و نقض نمود، ولى به خدا کافر نشد و او را پرستش مى کرد. این قوم و جمعیت (از جمله ابوبکر و عمر) عهدى که با خدا بسته بودند شکستند و به خدا و رسولش کافر شدند.
پس از آن که حضرت رسول صلى الله علیه و آله وسلم رحلت نمود، مردم در سقیفه بنى ساعده اجتماع کردند و حق را از على گرفتند، ابوبکر را روى کار آوردند. شیطان تاجى بر سر گذاشت ، لباس کبر و بزرگى پوشید، منبرى اختیار کرد و بالاى آن رفت و جمیع لشکریان خود را از سواره نظام و پیاده دور خود جمع کرد. به آنها گفت : شادى کنید، مجلس ساز و آواز برپا سازید، خوشحالى نمایید - چون با این کلماتى که منافقین مى گویند و به آن حضرت توهین مى کنند - دیگر کسى خدا را اطاعت و عبادت نمى کند. تا وقتى امام آنها ((امام زمان )) بیاید و مردم را به راه مستقیم برگرداند.
جابر مى گوید: بعد، امام باقر علیه السلام این آیه را تلاوت فرمودند:
و لقد صدق علیهم ابلیس ظنه فاتبعوه الا فریقا من المومنین
((شیطان ظن و گمان باطل خود را به عنوان صدق و حقیقت در نظر مردم جلوه داد مردم او را اطاعت نمودند، مگر عده اى از مؤمنان که او را اطاعت نکردند)).(541)
تاویل آیه چنین است : وقتى منافقان در غدیر خم گفته بودند: آن حضرت از روى هوى حرف مى زند، ابلیس گمان کرده بود که بعد از رحلت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مردم امامت را رها خواهند کرد. ظن ابلیس به حقیت تبدیل شد و همه امامت را رها کردند مرگ چند نفرى .(542)


:. شیطان در روز عاشورا .:
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
 
شیطان لعین تصمیم گرفته که انتقام خود را از اولاد آدم بگیرد. لذا در تمام اختلافات حضور پیدا مى کند، در تمام جنگ ها حاضر مى شود و جبهه دشمن را تقویت مى کند، فراریان را با حیله بر مى گرداند، به سوى میدان مى کشاند و آتش جنگ را شعله ور مى سازد.
یکى از آن جاها روز عاشورا بود که تمام لشکریان خود را جمع کرده و به پایکوبى و رقص پرداخت . هر کس از لشکر امام حسین علیه السلام شهید مى شد، از خوشحالى فریاد مى زد و رقص مى کرد. هر کدام از لشکریا عمر سعد فرار مى کردند، شیطان به صورت یکى از سر کرده هاى لشکرها در مى آمد و سر راه شان را مى گرفت و آنان را به میدان بر مى گرداند. مى گفت : واى بر شما، این همه جمعیت و مردان شجاع ، از یک نفر تشنه و بى کس و مجروح گریزان شده اید! مردانگى و غیرت شما کجا رفت ؟! برگردید او را محاصره کنید، با ضرب شمشیر از پاى در آورید و اگر نمى توانید، او را تیر باران نمایید.
با حیله و نیرنگ لشکر را بر مى گردانید و شورى دیگر در جنگ ایجاد مى کرد. ولى آنها چون جراءت نمى کردند از نزدیک با امام حسین علیه السلام بجنگند از دور، آن قدر تیر به سوى آن مظلوم انداختند که مانند مرغ پر در آورده بود. وقتى که تیر سه شعبه زهر آلود بر سینه امام نشست و از پشت سر بیرون آمد، امام علیه السلام از بالاى اسب بر زمین افتاد. شیطان میان آسمان و زمین از خوشحالى فریاد زد و گفت : امروز کینه خود را بر سر اولاد آدم خالى کردم و انتقام خود را گرفتم . او مى کوشید تا لشکر زودتر کار حسین علیه السلام را تمام کند.(539)
زینب مى فرماید: وقتى ابن ملجم ضربت بر سر پدر بزرگوارم زد، من آثار مرگ را در ایشان دیدم ، پیش رفتم و عرض کردم : اى پدر بزرگوار! ((ام ایمن )) حدیثى از براى من گفته است دوست دارم آن را از دو لب مبارک شما بشنوم . آن حضرت فرمود: اى نور دیدگان من ! حدیث همان است که ((ام ایمن )) به تو گفته و برخى از مصیبت هاى کربلا و گرفتارى هاى آن روز را براى دخترش زینب بیان کرد تا جایى که فرمود: زمانى که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم ما را به این حدیث خبر مى داد، فرمود:
یا على ! در آن روز، ابلیس با شیاطین خود، از شدت شادکامى در سرتاسر زمین پرواز مى کند و به شیاطین و هوادارانش مى گوید:
اى جماعت شیاطین ! شاد باشید که انتقام خود را از فرزندان آدم گرفتم ، برترین بدبختى را براى آنها فراهم کردم ، جهنم را به آنها به میراث دادم ، مگر جماعتى که دست به دامن این خانواده شوند و از آل محمد صلى الله علیه و آله و سلم یارى جویند.
اى شیاطین ! بر شما باد کوشش در راه ایجاد بدبینى به این خانواده ، کارى کنید که به این خانواده و دوستان آنها دشمنى ورزند تا کفر و گمراهى در مردم استوار شود و یک نفر از آنها رستگار نگردد.
بعد از آن ، حضرت على علیه السلام به زینب فرمود: اى نور دیدگانم ! بى گمان ابلیس در این سخن راست گفت : با این که کار او همیشه دروغ گفتن است ؛ زیرا مى داند هیچ عمل صالحى با داشتن دشمنى با شما فایده اى ندارد، هیچ گناهى با داشتن دوستى شما ضرر و زیانى به انسان نمى رساند، (مگر گناهان کبیره ) یعنى ، شیعیان شما به واسطه علاقه اى که به شما دارند، اگر گناه و معصیتى نمایند و موفق به توبه شوند و گناهان خود را ترک نمایند ضررى متوجه آنها نمى شود.
و دشمنان شما، به واسطه دشمنى و عداوتى که با شما دارند، اگر مانند جن و انس خدا را بپرستند، عبادات آنان سودى به حالشان نخواهد داشت .(540)

:. شیطان و عمار یاسر .:
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
 
((عمار)) هم از جمله کسانى است که از اول ، زیر بار فرمان شیطان نرفت . از همان آغاز با او مخالف بود با مسلمان شدن و عبادتش او را اذیت مى کرد. چند مرتبه با شیطان کشتى گرفت و او را بر زمین زد.
چنان چه وارد شده : در یکى از سفرها، که حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم با اصحاب خود مى رفتند، آب آنان تمام شد. آن حضرت به ((عمار)) فرمود: برو از چاهى که در فلان موضع بیابان است آب بیاور.
وقتى ((عمار)) کنار چاه رسید، مى خواست آب بردارد، شیطان آمد و گفت : نمى گذارم از این چاه آب بردارى ! زیرا چاه مسکن شیاطین است .
((عمار)) در برابرش ایستاد و با او در افتاد. با یک حمله شیطان را بر زمین زد. سنگى برداشت و با آن بینى شیطان را شکست . وقتى روى سینه او نشست ، دید بسیار لاغر و رنجور است .
پرسید: آیا همه شیاطین چنین لاغراند؟ در جواب گفت : بعضى از شیاطین چاق و بعضى لاغرند، من هم که چنین لاغرم بر انسانى موکل هستم که موقع خوردن غذا ((بسم الله )) مى گوید و من نمى توانم از غذاهاى او بخورم ، از این رو لاغر شده ام .
سپس گفت : اى ((عمار))! از روى سینه من بلند شو تا بار دیگر کشتى بگیریم ، اگر این دفعه نیز مرا به زمین زدى چیزى به تو یاد مى دهم که از آن نفع ببرى .
((عمار)) از روى سینه او بلند شد و کشتى گرفتند. این بار هم شیطان را بر زمین زد و گفت : چیزى را که به من قول دادى ، بگو. شیطان گفت : اى ((عمار))! بدان در هر خانه اى که قرآن خوانده شود به خصوص ((آیه الکرسى )) شیاطین از آن فرار مى کنند.
((عمار)) یاسر او را رها کرد و مشک خود را پر آب نمود و برگشت خدمت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم ، و داستان را براى آن حضرت تعریف نمود.(538)


:. شیطان در جنگ بدر .:
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
 
وقتى که لشکر اسلام و مشرکان در برابر هم صف بستند، و صف ها سامان گرفت ، ابلیس به صورت سراقه بن مالک نزد قریش آمد. قرآن در این باره مى فرماید:
-اى پیامبر! به یاد آر وقتى را که ، شیطان کردار زشت آنا را در نظرشان زیبا نمود - و براى فریب دادن آن جاهلان به شکل پیرمردى در آمد - و گفت : من با قبیله خود شما را یارى مى دهم و کارهاى پلیدشان را به دید آنان آراسته گردانید.
و نیز افزود: هم چنین امروز - مسلمانان تاب مقاومت شما را ندارند - احدى بر شما غالب نمى شود، ((و قال لا غالب لکم الیوم من الناس و انى جارلکم )) و من امروز شما را امان دهنده ام و لشکرى بسیار از شیاطین را حاضر کرده و به کفار نشان داد و گفت : با این لشکر به کمک شما آمده ام و شما را پشتیبانم !.(531)
پرچم را به من دهید. سپس علم را به دست گرفت و از پیشاپیش لشکر حمله مى کرد. چون حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم چنین دیده دست نیاز به درگاه خالق بى نیاز بلند کرد و مشغول دعا و تضرع شد.
گفت : خدایا! اگر این ها کشته شوند، دیگر در این سرزمین کسى تو را نمى پرستد. جبرئیل نازل شد و گفت : یا رسول الله ! غمگین مباش ، خداوند مرا با هزار فرشته فرستاد. در همین هنگام ابر سیاهى با برق بسیار بر بالاى سر لشکر ظاهر شد حضرت ایستاد، مسلمانان صداى اسلحه از آن مى شنیدند، و آوازى شنیدند که مى گفت : نزدیک برو اى هیزوم (هیزوم نام اسبى است که آن روز جبرئیل بر آن سوار بود) چون ابلیس لعین جبرئیل امین را دید در حالى که دستش در دست حارث بن هشام بود علم را از دست انداخت و به عقب برگشت که فرار کند!
حارث گفت : اى سراقه ! کجا مى روى ؟ در چنین حالى ما را تنها مى گذارى ؟ ابلیس گفت : من مى بینم چیزى را که شما نمى بینید. من نیروى عظیمى از فرشتگان آسمان را مى بینم و شما نمى بینید! و گفت : از شما بیزارم . از قدرت و غضب و عقاب خدا مى ترسم که عقاب خداوند بسیار است .(532)
حارث به گمان آن که سراقه است گفت : اى سراقه ! تو دروغ مى گویى . من چیزى نمى بینم ، مگر فرومایگان مدینه را. شیطان با دست خود بر سینه حارث زد و دست خود را از دست او بیرون آورد و گریخت . در پى او مردم هم گریختند.
مولانا این تکه تاریخ و فرار شیطان از ترس ملائکه را در قالب اشعارى بیان کرده است :
همچون شیطان در سپه شد صد یکم
خواند افسون که اننى جار لکم
چون قریش از گفت او حاضر شدند
هر دو لشکر در ملاقات آمدند
دید شیطان از ملائکه اسپهى
سوى صف مؤمنان اندر رهى
ان جنودا لم تروها صف زده
گشت جان او زبیم آتشکده
پاى خود واپس کشیده مى گرفت
که همى بینم سپاهى من شگفت
گفت : حارث از سراقه شکل هین
دى (533) چرا تو مى نگفتى این چنین
گفت : این دم من همى بینم حرب
گفت : مى بینى جعاشیش عرب
مى نبینى غیر این لیک اى تو ننگ
آن زمان لاف بود این وقت جنگ
دى همى گفتى که پایندان شدم
که بودتان فتح و نصرت دم به دم
دى زعیم الجیش (534) بودى اى لعین
وین زمان ، نامرد و ناچیز و مهین
تا بخوردیم آن دم تو و آمدیم
تو به تون (535) رفتى و ما هیزم شدیم
چون که حارث با سراقه گفت : این
از عتابش خشم گین شد آن لعین
دست خود خشمین ز دست او کشید
چون ز گفت اوش درد دل رسید
سینه اش را کوفت شیطان و گریخت
خون آن بیچارگان زین مکر ریخت
چون که ویران کرد چندین عالم او
پس بگفت انى برى منکم
کوفت اندر سینه اش انداختش
پس گریزان شد چو هیبت تاختش (536)
جبرئیل شیطان را دنبال کرد و به تعقیب او پرداخت تا به دریا رسیدند. در آب فرو رفت و گفت : پروردگارا! وعده ام دادى که تا آخر دنیا زنده بمانم ، به وعده خود وفا کن ، اى خدا! مگر از مهلتى که به من دادى پشیمانى ؟
عده اى از کفار کشته و عده اى اسیر شدند و بقیه هم به طرف مکه برگشتند. هنگامى که به مکه رسیدند گفتند: سراقه ما را فرارى داد.
خبر به سراقه رسید، نزد قریش آمد. سوگند یاد نمود و گفت : من از جنگ شما با خبر نشدم تا وقتى که خبر گریختن شما را شنیدم . من در آن جنگ اصلا حاضر نبودم .
وقتى م
سلمان شدند، تازه فهمیدند آن کسى که گریخت شیطان بوده که به شکل سراقه در آمده و باعث شکست آنها شده است .(537)


ارسال شده در توسط mohammad

 

:. شیطان از فضایل على علیه السلام سخن مى گوید .:
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
از سلمان فارسى نقل شده که گفت : روزى گذر شیطان به جمعیتى افتاد که از على علیه السلام بدگویى مى کردند! در مقابل آنها ایستاد. جمعیت گفتند: کى هستى که مقابل ما ایستادى ؟ جواب داد: ((ابومره )) هستم (لقب شیطان است ) گفتند: آیا سخنان ما را شنیدى ؟ گفت : اى بر شما! آیا على بن ابى طالب علیه السلام را که مولاى شما است ، ناسزا مى گویید؟ آنها گفتند: از کجا دانستید که ایشان مولاى ما است ؟ گفت : از قول پیامبر خود شما که ((در غدیر)) فرمود: ((هر کس من مولاى او هستم ، على مولاى او است . خدایا! دوست بدار کسى که على را دوست بدارد و دشمن بدار کسى که على را دشمن بدارد.))(549)
آنها گفتند: آیا تو درباره او چنین مى گویى ؟ شیطان گفت : اى جمعیت ! کلام مرا بشنوید. من در میان طایفه جن دوازده هزار سال خدا را عبادت کردم . وقتى خداوند جنیان را هلاک کرد. من از تنهایى به خدا شکایت کردم . مرا به سوى آسمان دنیا بالا بردند. من در میان ملائکه دوازده هزار سال دیگر خدا را عبادت کردم ؛ در حالى که خدا را تسبیح و تقدیس مى نمودم . ناگهان نورى که همه جا را روشن کرده بود بر ما تابید. در اثر این نور همه ملائکه به سجده افتادند و گفتند: پاک و منزه است خدا. این ، یا نور ملک مقرب است یا نور نبى مرسل . ناگهان ندایى از جانب خداوند آمد که : این نور نه از ملک مقرب است نه از پیامبر مرسل ؛ بلکه این نور پاک از على ابن ابى طالب علیه السلام است .(550)
درباره علاقه شیطان به حضرت على علیه السلام روایاتى وارد شده : روزى آن حضرت به شیطان گفت : اى ابو الحارث ! آیا براى قیامت خود چیزى ذخیره کرده اى ؟ گفت : یا على محبت و دوستى تو را.(551)
بلى شیطان هم ، حضرت على علیه السلام را مى شناسد و پى به مقام و مرتبه او برده است . در قیامت هم چشم امید به شفاعت او دارد.

:. حربه شیطان به خودش برگشت .:
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ  روزى حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام براى انجام کارى ، یکى از غلامان خود را صدا زد. شیطان او را وسوسه کرد که جواب آن حضرت را ندهد. چندین بار او را صدا کرد، جواب نیامد! حضرت به جست و جو پرداخت . دید آن غلام پشت دیوارى دراز کشیده و مشغول خرما خوردن است .
آن حضرت فرمود: اى غلام ! مگر صداى مرا نمى شنیدى که جواب نمى دادى ؟ غلام عرض کرد: چرا. فرمود: چرا جواب نمى دادى ؟ عرض ‍ کرد: یا على ! مى خواستم تو را به غضب آورم ؟!
حضرت على فرمود: من هم کسى را که به تو دستور داد مرا به غضب آورى ، به خشم مى آورم . من شیطانى را که به نام ((ابیض )) است و تو را وسوسه کرد تا جوابم را ندهى و من هم از سر خشم تو را مجازات کنم به غضب مى آورم .
سپس فرمود: ((انت حر لوحه الله )) من تو را آزاد کردم ، تو را براى رضایت خداوند متعال در راه او آزاد نمودم .(548)
شیطان نه این که نتوانست آن حضرت را به غضب آورد بلکه ایشان شیطان را به غضب آورد و بر آن ملعون مسلط شد.

:. شیطان دشمنان على علیه السلام را معرفى مى کند .:
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ  
از انس بن مالک نقل شده که : رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم روزى با على علیه السلام بر در خانه نشسته بودند. پیرمردى پیش آمد به آن حضرت سلام کرد و رفت . بعد از رفتن او حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم به على فرمود: یا على ! او را شناختى ؟ عرض کرد: یا رسول الله ! نشناختم . فرمود: آن شخص ابلیس بود. على عرض کرد: یا رسول الله ! اگر شناخته بودم با یک شمشیر او را از پاى در مى آورم و امت تو را از دست او نجات مى دادم .
ابلیس برگشت پیش على علیه السلام و گفت : یا على ! در حق من ظلم کردى . آیا نشنیده اى که خداوند مى فرماید: ((و شارکهم فى الاموال و الاولاد)) به خدا قسم ! من در نطفه کسى که تو را دوست داشته باشد، شرکت نکرده ام و نطفه او پاک است .(546)
از جابر بن عبدالله نقل شده : مادر خدمت حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم بودیم . ناگهان دیدم کسى در رکوع و سجده گریه و زارى مى کند. گفتیم : یا رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم ! این شخص چه نماز خوبى مى خواند! فرمود: او آن کسى است که پدر ما را از بهشت بیرون کرد. على علیه السلام بى مهابا حرکت کرد رفت او را گرفت و درهم فشار داد، به طورى که دنده هاى راست او در چپش فرو رفت و فرمود: ((ان شاء الله )) تو را مى کشم .
شیطان گفت : تو نمى توانى مرا بکشى ؛ زیرا عمر و اجل من در پیش خدا معلوم است . چرا مى خواهى مرا بکشى ؟ هیچ کس دشمن تو نیست ، مگر این که من جلوتر از پدرش نطفه ام را در رحم مادرش ریخته ام و در اموال و اولاد دشمنان تو شرکت مى کنم .(547)

 


ارسال شده در توسط mohammad
   1   2      >